تا کنون، سال 2018 به عنوان یک سال قابل توجه برای روند طراحی وب بوده است. ما شاهد سالها تکامل طراحی هستیم و در نهایت در روندهایی مانند سیستمهای طراحی و طراحی لمسی، و همچنین سبکهای سرگرم کننده و پر انرژی مانند بازگشت یکپارچه سازی به بلوغ میرسیم. روند که در طراحی سایت 2018 رخ میدهد بیش از همیشه حیاتی است در آینده ادامه یابد.
در این مقاله، ما 6 گرایش اثرگذارتر طراحی وب 2018 را به عنوان ضرورتهای طراحی وب جدید میکاویم.
اگر شرکت شما هنوز سیستم طراحی برای خود پیاده سازی ننموده است، شانسهایی برای شما در سالهای آینده در این زمینه وجود دارد. طبق گزارش اخیر صنعت تجربه کاربری تجاری در سال 2017 تا 2018، 67% از افراد مورد بررسی در حال حاضر سیستم طراحی مخصوص به خود را ایجاد نمودهاند.
دلیل خوبی برای موفقیت آنها هم وجود دارد. سیستمهای طراحی پیشرفت طبیعی راهنماهای استایل و کتابخانه های الگو هستند اما خیلی بیشتر نیازمندی شرکت های مدرن را برآورده میکنند.
سیستم طراحی چیست؟
یک سیستم طراحی شامل استانداردهای طراحی، مستندات و ابزار رابط کاربری با الگوها و کدها. وجود ابزار و رابط کاربری منحصر به فرد یکی از مزایای اصلی آن است. هدف از سیستمهای طراحی اطمینان از پایداری در هر یک از محصولات سازمان و حتی محصولات خاص و استفاده از راهکارهای بهینه در هر موقعیتی است.
همانطور که ناتان کرتیس میگوید: یک سیستم طراحی یک پروژه نیست بلکه یک محصول است که در خدمت محصولات میباشد.
بخاطر اینکه برخی از این مناطق میتوانند تغییر کنند، یک سیستم طراحی یک مستند زنده است، که به طور ثابت هر زمان که یک راهکار بهتر یا جدیدتر نمایان میشود خودش را بروزرسانی میکند.
طراحی در عمل چه کاری میکند؟ اجازه دهید به سیستم طراحی پولاریس که توسط سیستم مدیریت محتوای Shopify استفاده میشود نگاهی بیاندازیم. آنها سیستم طراحی خود را به 4 منطقه تقسیم نموده اند:
اصول محصول: که هدف و روشهای طراحی محصول مانند در اولویت قرار دادن فروش و تاکید بر دسترسی را دربر میگیرد.
محتوای نوشته شده: یک راهنمای استایل برای تمامی محتواهای نوشته شده، که انتخاب گرامر یا هجی کردن، صدا و لحن، و راهنماهای عمومی مانند هدف سطح خواندن … را شامل میشود.
خصوصیات بصری: که شامل هر چیز بصری میگردد: رنگ، تایپوگرافی، دستورالعملهای عکس دار، آیکنها، نمودارها و غیره.
کامپوننت ها: که به عنوان اصلی ترین بخش الگوهای طراحی، قوانین استفاده آنها و کدهای کپی سریع را پوشش میدهد.
سیستم طراحی پولاریس Shopify
چگونه یک سیستم طراحی ایجاد کنیم
شما میتوانید سیستم طراحی خودتان را با دنبال کردن 7 مرحله زیر ایجاد کنید.
بخاطر داشته باشید که یک سیستم طراحی هرگز به طور کامل به اتمام نمیرسد. بروزرسانی دورهای و مراقبت از مناطق مختلف آن میتواند آن را بهبود دهد.
یکی از متمایزترین گرایشهای طراحی وب 2018 تمرکز بر روی تمهای هندسی و به خصوص چندضلعی و اشکال لایهای است. خوشبختانه به محض دیدن این استایلها قابل شناسایی هستند اما به عنوان تعریف دقیق آن، یک چندضلعی هر شکل بسته ای با خطوط مستقیم است که عموماً 3 تا 5 وجه دارد. این گرایش شامل هر مثلث و مربع متغیری است که تا حالا دیده اید اما اشکال اصلی این تعریف را شکل میدهند. مانند anakin.co
استایل اساساً هندسه یا اشکال(منظم و نامنظم) یا الگوهای هندسی اصلی (شبکه،سطوح) را احاطه کرده است. اجازه دهید به بررسی کامپوننت های مشخص آن بپردازیم:
هندسه ساده
بجای پر کردن تمام صفحه، بسیاری از شرکتها مانند ESPN از اشکال اصلی بیش از حد بهینه سازی کردهاند اما اشکال سادهای را به کار گرفته اند. این کار مزایای دیگری دارد. برای مثال اشکال شیبدار سایت ESPN بر روی جریان طبیعی بصری اثر میگذارد و یک تصویر پویاتر را در مجموع ایجاد میکند.
خطوط توپر برای جلب توجه
یکی از گرایش های طراحی وب 2018 استفاده از خطوط توپر اغراق شده در صفحه است مانند سایت mountaindew.com/nba/
خطوط هم جزئی از هندسه هستند، بنابراین برجسته کردن آنها به خوبی مناسب استایل است. وقتیکه به درستی استفاده شوند، به صورت بزرگ و خطوط توپر میتواند از نظر بصری در تصویر به نمایش درآیند یا توجه را به سمت عکسها جلب کند.
وقتی که از خطوط ضخیم استفاده میکنید، شما میخواهید توجه را به رنگ و نقاط تلاقی جلب کنید. رنگ مشخص میکند که کاربر به کجا توجه کند چه توجه به خطوط باشد و چه نباشد. نقاط تلاقی ذاتاً نقاط مرکزی هستند و از آنها باید به نفع خود استفاده کنید.
برای آن که سایت شما با به روزترین گرایشهای طراحی وب 2018 طراحی شود حتما به صفحه دپارتمان طراحی وبسایت نوین مارکتینگ سری بزنید.
تشریح
اگر شما نمیخواهید که زیبایی شناسی هندسی کامل را بپذیرید میتوانید از گرایش تشریح هم استفاده کنید. چند ضلعیها و لایه های هندسی در هر اندازهای از نظر بصری جالب است و بنابراین میتواند گرافیک ثانویه فوقالعاده یا حتی آیکن های دکمه ای بسازند. این گرایش طراحی سایت در طراحی وب 2018 سایت chop-chop.agency/ به خوبی خودنمایی میکند.
طراحی لمسی یک منشا جالب دارد: آن از اصول Material Design پیروی میکند اما در همان زمان گرایش اسکئومورفیسم قدیمی در سال 2010 را مدرن تر کرده است.
در یک کلام، طراحی لمسی باعث میشود اشیا در یک فضای دیجیتالی واقعی به نظر برسند. به گفته گوگل در راهنمای Material Design “اجسام در واقعیت لمسی قرار گرفتهاند و از مطالعه کاغذ و جوهر الهام گرفته شده است و هنوز از نظر فنی پیشرفته است. مانند سایت zennioptical.com/
طراحی لمسی را به سختی میتوان در کلام تشریح کرد اما همانند گرایش هندسی، وقتیکه آنرا ببینید متوجه آن میشوید. اجازه دهید نگاهی به اجزا آن بیاندازیم:
بدون حاشیه
همانند دنیای واقعی، هیچ حاشیه یا پنجره ای وجود ندارد. همه چیز در کنار یکدیگرند. المانهای به خصوصی مانند متون از روی یک المان یا صفحه رد میشوند. برای اینکه این مورد کار کند، طراحان استفاده درستی از فضا میکنند تا کاربر بداند که چطور و کجا میتوانند کلیک کنند. این دلیلی است که شما اغلب به اندازه کافی فضاهای منفی (فضای خالی) میبینید.
در طراحی epicurrence.com این روند طراحی وب 2018 به خوبی دیده میشود.
طراحی چندلایه
همانند Material Design، طراحی لمسی چندین لایه را با یکدیگر ترکیب نموده است تا ظاهر واقعیتری را ارائه کند. بدین معنا که سایههای بسیاری برای متمایز کردن لایه ها از یکدیگر استفاده شده است و واقعیت بیشتری را الهام میبخشد.
apple.com/ios/ios-11
حرکت و انیمیشن هدفمند
طراحی لمسی حرکت معنادار را به انمیشینهای پیچیده که فقط برای سرگرمی هستند ترجیح میدهد. المانهای متحرک مانند وضعیت hover کردن و انمیشینهای انتقال فقط تصویر را از نظر بصری بهبود نمیبخشد، بلکه هدفمند هستند و کارایی را افزایش میدهد.
مانند سایت etprepd.com/products/prepd-pack
عکاسی دقیق
دوباره بخاطر اهمیت واقعیت گرایی، طراحی لمسی از عکاسی بسیار دقیق استفاده کنید، که از کیفیت HD و زاویه نزدیک ترکیب یافته است. از آنجایی که عکسهای دقیق به خریدار درک بهتری از آنچه که میخواهد بخرد را ارائه میکند، دو برابر برای سایتهای تجارت الکترونیک سود در پی دارد. مانند سایت adidas.com/us/ultraboost-all-terrain-shoes/S82036.html که در سال طراحی وب 2018 خود از عکس های نزدیک و دقیق فوق العاده ای بهره برده است.
از زمان پدیدار شدن گوشیهای هوشمند رقابت بین دسکتاپ و موبایل وجود داشته است اما آنچه که ما میخواهیم متوجه شویم این است که این دو اصلاً رقیب یکدیگر نیستند. این دو با یکدیگر کار میکنند. بر طبق مطالعات GO-Gulf حدود 90 درصد کاربران یک کار یکسان را در هر دو و در یک طیف سنی به طور کامل انجام دادهاند.
اخیراً، ما تفاوتهایی بین رابط کاربری موبایل و دسکتاپ سایتها را مشاهده کردهایم. صرفنظر از قرار دادن یک سیستم پیچیده در یک دستگاه موبایل یا انتقال یک سیستم ساده در دسکتاپ، شرکتها انواع مختلفی از یک محصول، سایت یا اپلیکیشن را برای دستگاه های مختلف طراحی میکنند.
مشکل اینجاست که باید بدانیم چه چیزی و چگونه باید تغییر کند. در زیر، ما برخی از موارد کلیدی که بهتر است در طراحی موبایل استفاده کنیم جمع آوری شده است:
در زمینه ساخت پیکربندی و کد نویسی نیز این موضوع کاملا به چشم میخورد و کد نویسی سایت ها برای بهینه سازی موبایل در 2018 به سوی استفاده از AMP ها رفته است. برای آشنایی با AMP مقاله ” چگونه کار بر روی صفحات موبایلی پرشتاب گوگل (AMP ) را شروع کنیم ” مطالعه کنید
جایگزین های موبایل برای تعاملهای پیچیده
حتی نیویورک تایمز اذعان نموده است که طراحی وب در حال حاضر در عصر نوستالژی است. امروزه، طراحیها خیلی بیشتر از دهه های 70، 80 و 90 میلادی نشات گرفتهاند. اجازه دهید با هم نگاهی به آنچه که هر یک از این دهه ها با خود به همراه دارد بیاندازیم:
استفاده از استایل های یکپارچه در عصر مدرن نیازمند برداشتن و انتخاب بهترین المان برای استفاده است. در نهایت، استایلهای طراحی بخصوص بهتر از گذشته وجود دارند. در ادامه پیشنهادهای ما در خصوص اینکه از چه چیزی باید در طراحی وب 2018 استفاده کنیم آمده است:
تایپوگرافی قدیمی
ما در اینجا تجدید حیات متون درشت و پررنگ را شاهدیم بلکه خود فونتها نیز احیا میگردند. فونتها به کمک خطوط، خطوط شکسته و یا لبههای زمخت مجدد محبوب میگردند و یادآور پوستر فیلم های قدیمی است.
کلید استفاده از همچنین فونتهایی در اعتدال است. تایپوگرافی درشت و توپر برای عناوین و سرتیترها مناسب است، اما میتواند به اطلاعات ثانویه یا متن بدنه منحرف گردد. بهتر است اینگونه فونت ها با فونت های ساده تر و دقیقتر برای استفادههای عادی ادغام شود. یکی از نمونه های خوب این روند سایت sbs.com.au/imyourman
نهایت رنگها
صرفنظر از اینکه از رنگهای مرده یا روشن استفاده میکنید، طراحی مدرن وب توجه ویژهای به رنگ میکند. پوشش رنگ رایج است و برای تطبیق رنگها با لحن دیگر عکسها و توضیحات استفاده میشود.
مانند سایت caavadesign.com
بافت و گرادیانت
همانند رنگها، بافت و گرادیانت نیز در نهایت رنگ رایج است. برخی سازمانها حجم زیادی از بافتها را در سایتشان به کار بردهاند تا واقعی تر به نظر برسد در حالی که دیگران از این چنین افکتهایی دوری میگزینند. مانند سایت thislandishovland.com
استایل بازی های ویدئویی
پیکسلی کردن، تقلید از کنسول نینتندو یک استایل محبوب برای تمامی سایتها حتی آنها که موضوعشان بازی نیست. همبستگی وفاداری کم و زیاد اجازه زیبایی شناسی جالبی را به هر دو نسل پیر و جوان میدهد. مانند سایت mostdecisivegame.com
در نهایت به اصول اولیه باز میگردیم. گرایش صفحه خانه سالها پیش آمده و رفته بود اما حالا ما صفحات خانه ساده تر را می بینیم که به عنوان دروازهای از منابع اطلاعاتی کار میکنند.
این گرایش واقعاً طیفی از گرایشهای دیگر را احاطه کرده است. بنابراین برای اینکه صفحه خانه مدرن به نظر برسد شما میتوانید از تعدادی از گرایش های زیر بهره ببرید.
مینیمالیسم
استایل بر پایه رابط های کاربری ساده و راحت است. میتوانید مینیمالیسم را از فضاهای خالی، تایپوگرافی درشت و توپر و لحن رنگین آن شناسایی کنید. برای صفحات خانه، رنگ بهترین ابزار برای جلب توجه کاربر به CTA ها همانند آن چیزی است که در سایت evernote.com دیده میشود.
اگر می خواهید از کارکرد دکمه های فراخوانی به اقدام یا CTA آگاهی به دست آورید مقاله CTA چیست؟ با تمام معجزههایش آشنا شوید نوین مارکتینگ را بخوانید.
خانواده طراحی سطحی
سطحی، تقریباً سطحی و سطحی 2.0 – مشابه ولی با تفاوت های جزئی – همه به خوبی برای ساده سازی صفحه خانه عمل میکنند. همانند مینیمالیسم، حواس پرتی کاربر را کاهش میدهند و دارای مزیت شکوفایی رنگها هستند اما طراحی سطحی دارای جزئیات بصری بیشتری است.
انیمیشن های نامحسوس
انیمیشنها میتوانند کارایی و لذت کاربر از سایت را بهبود ببخشند اما میتوانند حواس کاربر را هم از المان های اصلی پرت کنند. انیمیشنهای صفحات خانه اخیر بیشتر به موارد زیر محدود شده اند:
این انیمیشنهای نامحسوس مزیت حرکت را حفظ میکنند اما بدون از دست دادن سادگی که صفحات خانه مدرن از آن استفاده میکنند. مانند ditto.com
عکس و ویدئو زیبا
تا زمانی که شما توجه دیگران را به عکس ها جلب کرده اید، استفاده از یک عکس یا ویدئو در پس زمینه هنوز میتواند صفحه خانه را ساده نماید. این کار به کاربر اجازه میدهد تا فقط بر روی موضوع تصویری تمرکز کند که میتواند اگر به خوبی پیاده سازی شود اثر قدرتمندی داشته باشد. مانند سایت . casangelina.com
اولویت دادن به خوانایی
به خصوص برای سایتهای محتوا، صفحات خانه به منظور بهبود خوانایی بازآفرینی شدهاند. اگر میخواهید صفحه خانه خود را متمایز کنید موارد زیر را در نظر داشته باشید:
مانند سایت : digiday.com
نتیجه گیری
طراحی وب 2018 شاید بیشتر از هر سال دیگری پیشرفت عظیمی داشته است. این مورد این سال را تبدیل به سال تغییر بدل میکند جایی که زمینههایی مانند طراحی موبایل و سیستمهای کامپوننت محور پیشرفت نمودهاند و استایلهای قدیمی مانند صفحات شلوغ بازنشسته میشوند.
حال بیش از همیشه زمان آن رسیده است که استراتژی طراحی خود را بازبینی کنید و هر چیزی را که میتواند به شما کمک کند را انتخاب کنید.
استراتژیست محتوا کیست؟ چه وظایفی دارد؟ و نیازمند چه مهارتهایی است؟ در این مقاله بلاگ نوین مارکتینگ میخواهم در حد توان به این سوالات پاسخ دهم.
این روزها، بخصوص در فضای کسب و کارهای آنلاین، تعداد آگهیهای استخدامی برای جایگاه شغلی استراتژیست محتوا افزایش یافته است. به نظر میرسد بسیاری از کسب و کارها به اهمیت وجود استراتژیست محتوا پیبردهاند. هرچند بسیاری از آنها تعریف دقیقی از این جایگاه شغلی، شرح شغل، ویژگیهای علمی و شخصیتی و… آن ندارند. همین موضوع باعث میشود انتظارات از یک استراتژیست محتوا گاهی بسیار بالاتر و گاهی بسیار کمتر از حد معمول باشد. البته علت این امر شاید عدم بلوغ این تخصص در سراسر جهان باشد. در واقع جایگاه شغلی استراتژیست محتوا در سراسر جهان عمر زیادی ندارد؛ و هنوز در چرخه رشد خود به سمت بلوغ حرکت میکند. در واقع در سال 2009 بود که برای اولینبار شرکت فیسبوک، در آگهی استخدام خود این کلمه را بهکار برد. در نتیجه تعاریف و انتظارات از آن از جامعهای به جامعه دیگر و از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است. انگیزه نوشتن این مقاله این است که فارغ از مبهم گویی، تعاریف دقیقی از این جایگاه شغلی، وظایف و مهارتهای مورد نیاز آن ارائه کنم.
پیش از هر چیز خوب است برای تحلیل استراتژی محتوایی خود با دپارتمان تولید محتوا نوین مارکتینگ تماس بگیرید تا مشاوره ای رایگان دراین باره دریافت کنید.
در این مقاله میخوانیم:
بیایید اصطلاح “استراتژیست محتوا” را به واژگان تشکیلدهنده آن بشکنیم. شاید آشنایی با تعریف واژههای تشکیلدهنده، بتوانیم تعریف دقیقتری از استراتژیست محتوا داشته باشیم.
بزرگان علم مدیریت و همینطور برترین مدیران صنایع بزرگ، تعاریف مختلفی از استراتژی مطرح کردهاند. البته با اطمینان میتوان گفت هیچکدام از این تعاریف دقیق و کامل نیست؛ اما داشتن یک تعریف مشخص میتواند حدود و چارچوب ذهنی شما را نظم دهد.
جک ولش مدیر افسانهای جنرال الکتریک در تعریف استراتژی چنین میگوید:
“استراتژی یعنی اینکه من تصمیمهای شفاف و دقیق درباره روش رقابت با دیگران بگیرم.”
هنری مینتزبرگ از دانشمندان علم مدیریت نیز استراتژی را چنین تعریف می کند:
“استراتژی داشتن یعنی اینکه وقتی مجموعه تصمیمات ما در کنار هم دیده میشوند؛ بتوان الگوی مشخصی را در آنها مشاهده کرد.”
به طور دقیقتر و با بهره بردن از دو تعریف بالا میتوان گفت: استراتژی یعنی تعریف مسیر، چارچوب و ساختاری مشخص برای انجام کارها، تا رسیدن به هدفی واضح و از پیش تعیین شده.
با تکیه بر این تعریف، استراتژیست کسی است که با بررسی دقیق توانایی سازمان، وضعیت رقبا و وضعیت بازار، بتواند استراتژی سازمان را برای دستیابی به اهداف تعریف شده مشخص کند.
تعریف محتوا میتواند موضوع یک مقاله دیگر باشد. اما در اینجا به اختصار درباره تعریف محتوا و محتوای آنلاین هم نکاتی را مشخص میکنم.
فرهنگ فارسی عمید در تعریف کلمه محتوی میگوید: آنچه درون چیزی قرار دارد.
با این تعریف هرچیزی میتواند محتوا باشد! اما ما به بعد دقیقتر و خاصتری از محتوا و تعریف آن نیازمندیم. در این تعریف که فضایی رسانهای تر دارد؛ میتوان گفت:
محتوا هر چیزی است که میتواند پیامی را منتقل کند. در این تعریف محتوا میتواند از یک بیلبورد تبلیغاتی تا روزنامه، کانال تلگرام، بلاگ شخصی و… باشد.
در نهایت محتوای آنلاین شامل انواع فرمتهای متنی، ویدئویی، صوتی، تصویری و چندرسانهای است؛ که در بستر وب، با اهداف گوناگون منتشر میشود.
پس فیلمی که ساخته میشود؛ کتابی که منتشر میشود؛ پیامکی که برای دوستتان ارسال میکنید؛ تصاویر شما در شبکههای اجتماعی، یک پادکست صوتی، یک ویدئوکست که روی یوتیوب منتشر شده است؛ و… همگی نمونههایی از محتوای آنلاین هستند. در جهان وب جمله معروفی داریم : محتوا پادشاه است این شعار را شنیده اید ؟ اگر شنیده اید این شعار چقدر به نظرتان درست می آید برای سنجیدن این موضوع ما مقاله ای با عنوان : آیا هنوز محتوا پادشاه است؟این مقاله را بخوانید.
حالا دوباره به سوال اصلی میرسیم: استراتژیست محتوا کیست؟
حالا که با تعاریف استراتژی، استراتژیست و محتوا آشنا شدید؛ احتمالا میتوانید تعریف درستی از استراتژیست محتوا داشته باشید.
کریستینا هالورسن در کتاب “استراتژی محتوا برای وب” میگوید:
“استراتژی محتوا یعنی برنامهریزی برای تولید، تحویل و مدیریت محتوای مفید و کاربردی”
بر مبنای این تعریف، استراتژیست محتوا کسی است که بتواند فرآیند برنامهریزی برای تولید، توزیع و مدیریت محتوا را به بهترین وجه و بر اساس اهداف سازمان انجام دهد.
اولین وظیفه استراتژیست محتوا در هر سازمانی، شناخت اهداف سازمان از تولید محتوا، تواناییها و منابع سازمان در این حوزه و در نهایت رقبای سازمان در رسیدن به آن اهداف است. این شناخت کمک میکند تا استراتژیست محتوا بتواند درک و تحلیل درستی از وضعیت موجود داشته باشد؛ و استراتژی درستی را برای برنامه محتوایی سازمان در نظر بگیرد.
پس از این مرحله طبق تعریف استراتژی محتوا، استراتژیست محتوا باید برای سوالاتی در زمینه تولید محتوا، توزیع و ترویج محتوا و در نهایت مدیریت محتوا، پاسخ دهد.
برای تولید محتوایی با کیفیت، یکدست، جذاب و منطبق بر نیازهای سازمان، استراتژیست محتوا باید برای سوالات زیر پاسخ مناسبی داشته باشد.
با توجه به هدف تولید محتوا، میتوان مخاطب محتوا را مشخص کرد. اینکه تصمیم دارید محتوای شما موجب فروش بیشتر یک خودرو شود؛ یا خدمات یک مرکز زیبایی را معرفی کند؛ مشخصکننده مخاطب خواهد بود. به عنوان مثال برای یک مرکز زیبایی ممکن است گروه مخاطب هدف خانمهای دارای 30 تا 50 سال سن باشند.
حال که هدف از تولید محتوا و مخاطب آن مشخص شد؛ میتوان موضوع محتوا را مشخص کرد. استراتژیست محتوا باید بتواند موضوعات اصلی و فرعی محتوا را بیابد؛ برای آنها عناوین مختلف تعریف کند؛ و ارتباط هر محتوا را با سایر محتواهای تولیدی تعریف کنید. در این زمینه استراتژیست محتوا باید بتواند مانند یک کتابدار، موضوعات محتوا را دستهبندی کرده و بر اساس ویژگیهای مختلف، آنها را طبقهبندی کند.
محتوا میتواند در فرمتهای مختلفی تولید شود. محتوای ویدئویی، صوتی، تصویری، اینفوگرافی و مادر همه محتواها، یعنی محتوای متنی در این گروه هستند. استراتژیست محتوا باید بتواند تعیین کند که از چه فرمت یا فرمتهایی برای تولید محتوا استفاده خواهد کرد.
همچنین سبک یا ژانر محتوا نیز موضوع مهم دیگری است که باید در این قسمت به آن پرداخته شود. یک محتوای آموزشی چندرسانهای، یک خبر متنی، یک ویدئوی طنز، یک پادکست صوتی درام، یک اینفوگرافی هیجان انگیز یا یک رپورتاژ تبلیغاتی، بر اساس اهداف و نیازهای مشخص شده، میتوانند برای تولید محتوا در نظر گرفته شوند.
تقویم محتوا عملیاتیترین ابزار دست استراتژیست محتوا است. ابزاری که مشخص میکند چه حجمی از محتوا، در چه بازه زمانی باید تولید شود. تقویم محتوا میتواند روالی منظم، نامنظم و یا ترکیبی داشته باشد. به عنوان مثال اینکه شما در ایامی خاص بخواهید پیامی را برای کاربر بنویسید؛ در تقویم محتوا و بر اساس استراتژی شما مشخص میشود. مثلا تبریک روز جهانی زن در یک مجله خودرو بیربط به نظر میرسد؛ در حالی که در یک فروشگاه آرایش و زیبایی، میتواند پایهگذار یک کمپین بزرگ فروش باشد.
منظور از این سوال وارد شدن به جزئیات بیشتر در مسیر تولید محتواست. یک استراتژیست محتوا در این زمینه باید بتواند برای سوالات زیادی پاسخ قانعکننده بیابد. در زیر چندین سوال نمونه را آوردهایم:
در واقع یک استراتژیست محتوا که در حالی طراحی یک برنامه جامع حرفهای است. چه به عنوان سردبیر یک مجله آنلاین و چه به عنوان مدیر محتوای شبکههای اجتماعی یک برند خاص، باید بتواند سوالات بالا را پاسخ داده؛ و نیازهای مطرح شده را رفع کند.
تا این مرحله استراتژیست محتوا توانسته است استراتژیهای تولید محتوا را تعریف کند؛ اما این پایان کار نیست. حالا نوبت آن است که مسئله توزیع و ترویج و مدیریت محتوا مورد بررسی و برنامهریزی قرار گیرد.
کانالهای توزیع محتوا گوناگون است. یک محتوا میتواند در سایت رسمی شرکت، به عنوان یک خبر یا رپورتاژ در خبرگزاریها، به عنوان یک پست وبلاگی، یک پیام کوتاه، یک تصویر یا ویدئو در اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر و… منتشر شود.
اینکه محتوای تولیدی در کجا، در چه زمانی و چگونه (با چه ساختاری) منتشر شود؛ یکی از مهمترین وظایف یک استراتژیست محتواست. البته در این زمینه استراتژیست محتوا تنها نیست؛ و با ارتباط مستمر با تیم بازاریابی شبکههای اجتماعی، میتواند تصمیمات دقیقتر و بهتری بگیرد.
هر مدیومی برای انتشار محتوایی خاص مناسب است. به عنوان مثال کاربرانی که در لینکدین فعالیت دارند؛ دارای ویژگیهای متفاوتی نسبت به کاربران اینستاگرام هستند. همچنین هر شبکه اجتماعی دارای چندین دنیای موازی است؛ که دارای جوامع متفاوتی است.
از سویی هر مدیوم امکانات مشخصی را در اختیار شما میگذارد. به عنوان مثال بهترین مکان برای یک ویدئوی آموزشی یوتیوب و نمونههای مشابه آن است. در حالی که برای درج یک توصیه چند خطی، بهتر است از توئیتر کمک گرفت.
در نهایت این استراتژیست محتوا است که باید بتواند بهترین مدیومها را برای انتشار محتوای تولیدی انتخاب کند.
اما ترویج محتوا نیز قطعا به دنبال توزیع محتوا خواهد آمد. سوال اساسی در این بخش این است که محتوای منتشر شده در رسانههای مختلف، چگونه باید ترویج داده شود. چگونه باید به مخاطبان خود بگوییم پستی تازه در وبلاگ رسمی شرکت منتشر شده است؛ و چکار کنیم که پیام به راحتی به دست مخاطب برسد.
ترویج محتوا شامل روشهای مختلف بازاریابی محتوا است. البته لزومی ندارد که استراتژیست محتوا به تمام جزئیاتبازاریابی محتوا ورود پیدا کند. بلکه کافی است شرایطی را در تولید و توزیع محتوا فراهم کند که تیم بازاریابی محتوا بتواند به خوبی از آن برای بهبود راهکارهای بازاریابی محتوا استفاده کند.
در آخرین مرحله بسیار مهم است که استراتژیست محتوا بتواند محتوای تولید، توزیع و ترویج شده را مدیریت کند. در واقع هر محتوایی دارای چرخه عمر مشخصی است. استراتژیست محتوا باید بتواند از هر محتوایی در طول چرخه عمرش به خوبی مراقبت کند. تصمیمهایی مثل بهبود تدریجی محتوا، تغییر محتوا و حتی کشتن یک محتوا، از مهمترین تصمیماتی است که در این زمینه باید گرفته شود.
هرآنچه به عنوان وظایف استراتژیست محتوا ذکر شد؛ باید در زمره تواناییهای او نیز قرار گیرد. در واقع استراتژیست محتوا باید مهارتهای لازم را برای اجرای وظایفاش داشته باشد. اما فارغ از موارد گفته شده، میخواهم از دیدگاهی فلسفیتر به موضوع مهارتهای مورد نیاز استراتژیست محتوا بپردازم.
استراتژیست محتوا مانند هر استراتژیستی در هر حوزهای، باید بتواند دیدگاه فراگیر و از بیرون، به کل پروژه محتوا داشته باشد. این نگاه کلی کمک میکند تا تصویری درست از فضای کلی کار در ذهن داشته باشد؛ و تصمیماتی درست برای اجرا بگیرد.
استراتژیست محتوا بیش از آنکه نویسنده قهاری باشد؛ باید مدیری توانمند باشد. او باید بتواند در نهایت تصمیمات درستی بگیرد؛ و ارتباط خوبی با تیمهای کاری مختلف برقرار کند. چراکه مسئله محتوا یک مسئله تک بعدی نیست؛ و برنامهریزی و اجرای درست آن نیازمند همکاری و هماهنگی تیمهای مختلف از جمله تیم بازاریابی، تیم فروش، تیم طراحی، تیم تولید محتوا و… است.
البته این به آن معنا نیست که نیازی به دانش نگارش ندارد. در واقع استراتژیست محتوایی که اصول نگارشی را نداند؛ ذهنی خلاق نداشته باشد؛ فرمتهای مختلف محتوا را نشناسد؛ ویژگیهای رسانههای مختلف را نداند؛ و مطالعات پیرامونی کافی نداشته باشد؛ قطعا در کارش دچار مشکل خواهد شد. اما در کنار همه این موارد او باید بتواند به خوبی از این دانستهها برای برنامهریزی استراتژیک محتوای سازمان استفاده کند.
در نهایت یک استراتژیست محتوا باید ذهنی خلاق و تفسیرگر داشته باشد. در واقع اینکه استراتژیست محتوا بتواند درک درستی از وضعیت ماشینی که ساخته است داشته باشد بسیار مهم است. نرم افزارهای آماری (مثلا گوگل آنالیتیکس) میتوانند اطلاعات خوبی درباره رفتار مخاطب به شما بدهند. اما روی اصلی سکه روش استفاده از این اطلاعات است. درک اینکه مفهوم نهفته در پشت این اطلاعات چه میگوید؛ به یک استراتژیست محتوا کمک میکند تصمیمات درستی درباره پروژه بگیرد.
فراموش نکنید که تعیین استراتژی محتوا اگرچه به طور جدی در آغاز هر پروژه انجام میشود؛ اما فرآیندی تدریجی است که باید به مرور اصلاح و تعدیل شود تا در نهایت به نتیجه مطلوب برسد.
تعیین موفقیت کلمات کلیدی سودمند و ایجاد گروههای تبلیغاتی مربوط آنها ، تبلیغات و صفحات وب بر اساس این کلمات کلیدی برای موفقیت در جستجو بسیار حائز اهمیت است. انجام این کار به شما امکان میدهد مشتریان بالقوهای را پیدا کنید که در جستجوی پیشنهادات درست مثل شما عمل میکنند. اما اگر شما پول کافی برای آزمون و خطا داشته باشید، میتوانید به شناسایی و حذف کلمات کلیدی مهم بپردازید که به دنبال محصولات و خدماتی هستند که شما ارائه نمیدهید. ما به این کلمات کلمات کلیدی منفی میگوییم
متأسفانه، اکثر کمپینهای AdWords و Bing به مراتب بیشتر از مقدار مورد نیاز هزینهبرند زیرا تبلیغات کنندگان به ازای هر کلیک هزینهای را پرداخت میکنند که هرگز به سرمایه گذاری قابل توجه آنها کمک نمیکند. برای برخی افراد، این میتواند به اندازه کافی ناامید کننده باشد تا تبلیغات در شبکههای جستجو را به طور کامل متوقف کنند.
پس چگونه از هدر رفتن سرمایه جلوگیری کنید؟
البته که شما از کلمات کلیدی منفی استفاده میکنید!
پس از خواندن ادامه مطلب، پاسخ مناسبی را دریافت خواهید کرد:
• دقیقا منظور از کلمات کلیدی منفی چیست
• آنها چگونه می توانند ارزش و ارتباط تلاش های بازاریابی جستجوهای شما را بهبود ببخشند
• ارزش لیست کلمات کلیدی منفی
• چگونه کلمات کلیدی را پیدا کرده و به تبلیغات خود اضافه کنید
بیایید به پاسخ این سوالات بپردازیم.
کلمات کلیدی منفی یک روش است برای جلوگیری از نشان دادن تبلیغ شما به افرادی است که محتوای مرتبط با آن کلمات را جستجو یا مرور می کنند.
مدیریت موثر جستجو به این معنی است که به طور مداوم کلمات کلیدی مورد نظر شما را گسترش میدهد در حالیکه به طور همزمان کلمات کلیدی را که میخوانید ارتباط و در نتیجه ROI (Return on Investment) شما به طور حداکثری بهبود مییابد. بخش دوم فقط به معنی توقف عملکرد ضعیف نیست: این بدان معنی است که برخی از درخواستهای جستجو را کاملا حذف کنید.
کلمات کلیدی منفی به شما این امکان را می دهد که این کار را انجام دهید، حصول اطمینان از اینکه تبلیغات شما به بهترین مخاطب بالقوه دست می یابد.
انتخاب کلمه کلیدی یکی از موضوعات مورد علاقه نوین مارکتینگ است اگر دوست دارید مقاله ” درباره شناسایی بهترین کلمات کلیدی بیشتر بدانید ” نوین مارکتینگ را بخوانید.
همانطور که شما کلمات کلیدی موثر را پیشنهاد میدهید، کلمات کلیدی منفی را نیز میتوان در حساب کاربری، کمپین یا گروههای تبلیغاتی اعمال کرد و به موارد مختلف از جمله گستره، عبارت و دقت آن نیز اشاره کرد. اگر بخواهید ارزش کلمات کلیدی منفی را در حسابهای تبلیغاتی AdWords و Bing خود به حداکثر برسانید، درک چگونگی کارکرد این انواع مطابقت ها کاری ضروری است.
هنگام استفاده از مطابقت منفی گسترده، کلمات کلیدی شما با چندین اصطلاح یک عبارت منطبق میشوند، نه همه آنها، پسوند منطقی عبارت شما هستند که مورد هدف قرار میگیرند که همه آنها مربوط به کسب و کار شما نیستند.
با این حال، این بدان معنا نیست که شما تمام درخواستهای جستجو مربوطه را حذف خواهید کرد؛ تبلیغات شما هنوز هم اگر شامل برخی (اما نه همه) از شرایط موجود در کلمات کلیدی منفی باشند، واجد شرایط برای نمایش داده شدن خواهند بود.
تبلیغات شما واجد شرایط برای هر درخواست جستجو است که حاوی عبارت ” running shoes” نیست. این به این دلیل است که این روندن تنها درخواست های جستجو را که حاوی عبارت دقیق وارد شده توسط شما هستند را حذف میکند. یک درخواست جستجو ممکن است کلمات بیشتری نسبت به کلمات کلیدی منفی شما داشته باشد، اما اگر شامل عبارت دقیق وارد شده توسط شما باشد، بودجه شما به هدر نخواهد رفت.
در نهایت، کلمات کلیدی دقیق و منحصر به فردی فقط برای حذف درخواستهای خاص جستجوی شما وجود دارند. اگر کلمات کلیدی منفی دقیق را به حساب کاربری AdWords خود اضافه کنید، تبلیغات شما تنها زمانی نشان داده نخواهد شد که یک جستجوگر دقیقا همان چیزی را که به حساب کاربری شما اضافه شده است را وارد کند. بدون هیچ کلمه اضافی.
توجه داشته باشید که این موارد کمی در کمپینهای تصویری مانند یوتیوب متفاوت است. در این کمپینها، تمام کلمات کلیدی منفی به عنوان سازگاری دقیق در نظر گرفته می شوند.
صرف نظر از شبکهای که در آن تبلیغ میکنید، باید آگاه باشید که اضافه کردن بیش از حد کلمات کلیدی منفی میتواند تاثیر منفی روی توانایی شما برای دستیابی به چشم انداز موردنظرتان بگذارد. با این حال، یک لیست که با دقت سرپرستی شده باشد، توانایی شما برای ذخیره پول بیشتری را فراهم میآورد.
افزودن درست کلمات کلیدی منفی موجب بهبود نرخ کلیک (CTR) شما میشود؟ چطور؟ اطمینان از اینکه تبلیغات شما در برابر درخواستهای غیرمرتبط نمایش داده نمیشوند، به معنی قرار دادن حساب کاربری در برابر افرادی بیشتری است که علاقمند به بازدید از آناند. به این ترتیب درصد افرادی که روی آگهی شما کلیک میکنند، بیشتر میشود.
ایجاد گروههای تبلیغاتی مرتبطتر. با اصلاح کلمات کلیدی که به کسب و کار شما مرتبط نیست، ارتباط گروههای تبلیغاتی شما تقویت میشود. گروههای کوچک و با ارتباطات نزدیک به آگهیهای تبلیغاتی شما، این امکان را میدهد که یک پیام واحد را ایجاد کنید که به کل گروه کلمات کلیدی شما مرتبط است.
افزایش نرخ تبدیل شما. با بهره بردن از کلمات کلیدی منفی اطمینان حاصل خواهد کرد که تبلیغات شما برای شرایط خاصی که شما میدانید سودی برایتان نخواهد داشت، نمایش داده نمی شود، مانند نام رقیبان شما یا افرادی که انگیزه تبلیغاتی خاصی ندارند.
آیا شما میخواهید کلمات و عبارات کلیدی را در حساب کاربری خود وارد کنید تا ترافیک بیشتری را دریافت کنید، اما نمیدانید چگونه این کار را کنید؟
چطور میتوانم با کلیک ها و تاثیرات نامناسب و هزینه های تبلیغاتی کنترل نشده مبارزه کنم؟
کشف کلمات کلیدی منفی یک فرایند سخت و دشوار است که میتواند شامل نشستن و فکر کردن به تراوشات مغزی، که میتواند را حل خوبی باشد یا بررسی گزارش های جستجو در Google AdWords باشد.
برای انجام این کار، شما باید بر روی گزینه “کلمات کلیدی” در حساب کاربری AdWords، کمپین یا گروه تبلیغاتی خود کلیک کنید:
رابط کاربری پیش فرض در اینجا به شما اجازه میدهد تا کلمات کلیدی با ارزش را مشاهده کنید. برای دیدن این اطلاعات، روی «شرایط جستجو» در بالای رابط کاربری کلیک کنید:
در اینجا، ستون هایی را خواهید دید که در صفحه کلید واژه وجود ندارد و شامل موارد زیر می شوند:
• شرایط جستجو: درخواستی که یک جستجوگر در گوگل وارد میکند (یا در یک مرورگر مجازی دیگر) کلیدواژهای را که به شما مربوط است را برایتان نمایش میدهد.
• نوع مطابقت: درجه ای که یک جستجو میتواند با یکی از کلمات کلیدی شما مطابقت داشته باشد.
• اضافه شده / حذف شده: اقدامی که شما با یک درخواست جستجو انجام میدهید (آن را به حساب کاربری خود اضافه کنید یا آن را به عنوان یک کلمه کلیدی منفی تعریف کنید)
… و هر ستون دیگری که می خواهید به رابط کاربری اضافه کنید تا تصمیمات مربوط به کلمات کلیدی را اتخاذ کنید.
بیایید نگاهی به چگونگی اضافه کردن یک کلمه کلیدی منفی به حساب کاربریتان داشته باشیم.
فرض کنید واقعا نمیخواهید تبلیغات شما برای عبارات جستجو شده خاصی که در adwords مشخص شده است، نمایش داده شود.
کادر موجود در سمت چپ درخواست جستجو (همانطور که در بالا نشان داده شده است) یک نوار ابزار آبی را نمایش می دهد:
از آنجا که ما می خواهیم این درخواست را به عنوان یک کلید واژه منفی اضافه کنیم، «اضافه کردن کلمه کلیدی منفی» را انتخاب کنید (من می دانم که این گزینه شوکه کننده است). در اینجا، از شما خواسته می شود که سطح مورد نظر را انتخاب کرده و نوع مطابقت مورد نظر را وارد کنید.
پس از این مرحله، گزینه “ذخیره سازی” را انتخاب کنید و کلمه کلیدی منفی شما شروع به کار خواهد کرد!
در حال حاضر، در صورتی که تصمیم به اضافه کردن کلمه کلیدی منفی به لیست کلید واژگان منفی دارید (که سپس می توانید این لیست را به چندین منطقه از حساب کاربری خود اعمال کنید)، باید از فرآیندهای اضافی دیگری نیز پیروی کنید. بیایید به آنها نگاهی بیندازیم.
یک حساب کاربری AdWords که تنها براساس کلمات کلیدی دقیق ساخته شده است، حتی اگر شما شرکت فورد یا BMW باشید ممکن است موثر نباشد. به این ترتیب، شما باید از کلمات کلیدی متنوع و گسترده ای برای اطمینان از جستجوی دقیق درخواست و کشف فرصت های جدید استفاده کنید. اما، البته که ایراداتی به این نوع تنظیمات نیز وارد است: شما احتمالا برای ایجاد تاثیرات مشابه در سراسر کمپین خود تلاش میکنید.
فرض کنید که شما لباس های گربه و سگ را از طریق وب سایت تجارت الکترونیک خود به فروش می رسانید.
بدون اضافه کردن کلمه گربه (و تمام درخواست های پیرامون لوازم جانبی گربه) در کمپین های لباس سگ شما، به طور ناگزیر گوگل برآن می شود تا کلمات کلیدی گسترده مربوط به گربه را با درخواست های جستجوی مربوط به سگ مطابقت دهد. در نهایت نتایج به وضوح با درخواست جستجوگر بیربط خواهد بود. اگر آنها روی آن کلیک نکنند، CTR شما در طول زمان کاهش مییابد. اگر آنها این کار را انجام دهند، صفحه وب حاصل شده هیچ ارتباطی با هدف جستجوگر ندارد.
این یک بازی باخت-باخت است.
تنها راه صحیح اجتناب از این مشکل، اضافه کردن کلمات کلیدی منفی است.
اما انجام این کار به این صورت به طرز وحشتناکی باعث ناکارآمد شدن درخواست ها می شود، در عوض، منطقی است که به طور فعال لیست هایی از درخواست های جستجو ایجاد کنید که نمیخواهید تبلیغات شما برای آنها نمایش داده شود. در سناریوی که در بالا ذکر شده است، استفاده از لیست کلمات کلیدی منفی اطمینان حاصل می کند که گوگل نمیتواند یک آگهی “لباس سگ” را به عنوان یک “لباس گربه” جستجو کند زیرا تنها تبلیغ در گوگل واجد شرایط، برای نمایش در کمپین لباس های سگ در لیست شما منظور شده است.
این فقط برای لباس حیوانات مطابق با مد روز نیست.
بیایید فرض کنیم که شما میخواهید یک کلمه کلیدی را به کل از حساب کاربری خود حذف کنید، به عنوان مثال، شما فقط اتومبیل های جدید خرید و فروش می کنید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که سرمایه تبلیغاتی شما در مورد مسائل مربوط به اتومبیل های دست دوم و کارکرده هدر نمی رود. یا شما یک سازمان با مشتریان متعدد هستید که در یک واحد کار می کنند، که احتمالا منافع مشترک دارند.
دوست من، شما نیز به شدت نیاز به لیست کلمات کلیدی منفی دارید.
برای ایجاد یک لیست کلید واژگان منفی، روی آیکون نوار ابزار در بالای رابط کاربری AdWords خود کلیک کنید و “لیست کلمات کلیدی منفی” را از ستون “کتابخانه مشترک” انتخاب کنید.
در اینجا، بر روی علامت “جمع” آبی کلیک کنید و لیست جدیدی از کلمات کلیدی منفی را انتخاب کنید. شرایطی که می خواهید نفی کنید را نیز اضافه کنید (از صحت نوع مطابقت نیز اطمینان حاصل کنید)
برای اضافه کردن لیست جدید کلمات کلیدی منفی به کمپین های موجود، به کمپین خود بروید، به بخش کلمات کلیدی بروید، سپس منوی کلمات کلیدی منفی را در رابط کاربری باز کنید.
در اینجا، بر روی “استفاده از لیست کلمات کلیدی منفی” کلیک کرده و سپس لیست مناسب را انتخاب کنید، سپس ذخیره کنید. صفحه شما آماده استفاده خواهد بود! هر گونه نمایش تبلیغات جستجوگرهای تبلیغاتی را که به طور مستقیم به لیست کلمات کلیدی شما مربوط است را پیدا کرده و اضافه کنید.
هم اکنون تنها کافی است بنشینید و از نتایج جستجوی گوگل برای نمایش تبلیغات مناسب برای درخواست های جستجوی صحیح لذت ببرید. البته، شما می توانید از مفهوم مشابه در سطح گروه های تبلیغاتی خود برای اعمال کنترل حتی قوی تر استفاده کنید.
با این وجود، در اینجا برخی از تکنیک هایی که می توانید کلمات کلیدی منفی گران قیمت را بیابید آورده شده است که در غیر اینصورت و تنها با تجزیه و تحلیل سطحی قادر به یافتن آنها نخواهید بود، به ویژه اگر قصد دارید حساب کاربری تان را مقیاس بندی کنید.
حالت پیشرفته (منفی) درخواست جستجو
اگر برای افزایش حجم تاثیرگذاری تنها وابسته به مطابقت کلمات کلیدی گسترده هستید اما از توجه به درخواستهای جستجوی چشم پوشی میکنید، در حال هدر دادن سرمایه خود هستید.
من متاسفم که به صراحت این را اعلام می کنم، اما این یک حقیقت است.
با عدم مدیریت کلمات کلیدی منفی همراه با فرصت های جدید، شما قطعا از نمایش های هزینه بر درخواست های جستجو دور خواهید ماند که ممکن است توانایی شما برای نمایش اطلاعات باارزش به مشتریان را محدود کند.
قبلا، ما روند اضافه کردن کلمات کلیدی منفی به حساب کاربری AdWords شما را بررسی کردیم؛ اکنون وقت آن رسیده است که بررسی کنیم کدامیک از درخواست های جستجو در واقع سزاوار تقویت می باشند.
کلمات کلیدی، درخواست های جستجو نیستند.
کلمات کلیدی فقط یک فرض هستند. اما درخواست های جستجو یک اقداماند.
آنها چیزهایی هستند که شما فکر می کنید مشتریانتان هنگام استفاده از گوگل، جستجو می کنند؛ درخواست های جستجو یک واقعیت است.
در اغلب مواقع یک کلمه کلیدی میتواند با صدها یا حتی هزاران درخواست جستجو مطابقت داشته باشد.
این موضوع برای کشف فرصتهای جدید و طولانی مدت فوق العاده است (کلمات کلیدی کم حجم و مرتبط را باید به حساب کاربری خود اضافه کنید)، اما این کار می تواند منجر به صرف هزینههای اجتناب ناپذیر شود. به همین دلیل است که استفاده از یک لیست که به طور غیرمستقیم درخواست های جستجو را نمایش می دهند، یک روش کارآمد و مهم محسوب می شود.
به طور معمول، مدیران بی تجربه و یا پرمشغله، تمایل به استفاده از روش های کیفی برای اضافه کردن کلمات کلیدی منفی دارند.
این به چه معناست؟
آنها لیستی از درخواست های جستجو به ترتیب الفبایی تهیه می کنند و خط به خط آن را می خوانند و از خودشان بپرسند: «آیا در اینجا چیزی در رابطه با کسب و کار من وجود دارد؟”
در حالی که این ذاتا بد نیست و مطمئنا به شما کمک می کند که درخواست های مربوط به لباس گربه را از گروه تبلیغاتی خود در مورد کفش های سگ حذف کنید – از اطلاعات کمی در دسترس به طور موثر استفاده نمیکند (همچنین در مقیاس بزرگ به طرز وحشتناکی ناکارآمد است).
این که آیا یک درخواست جستجو می تواند به عنوان یک کلمه کلیدی منفی در نظر گرفته شود (یا به یک لیست از کلمات کلیدی منفی اضافه شود) را می توان با سه سؤال زیر پاسخ داد:
1. آیا این درخواست جستجو دارای CTR زیر متوسط است؟
2. آیا این درخواست جستجو دارای نرخ تبدیل کمتر از میانگین است؟
3. آیا این درخواست جستجو دارای هزینه بالاتر از میانگین برای هر تبدیل است؟
دلایلی که این سوالات را باید از خودتان بپرسید کاملا واضح است.
• اگر یک درخواست جستجو دارای CTR کمتر از حد متوسط باشد، به این معنی است که جستجوگرانی که تبلیغات را می بینند، بر روی آن کلیک نمی کنند. اگر این درخواست ارتباطی با کسب و کار شما نداشته باشد، باید یک کلمه کلیدی منفی در نظر گرفته شود. در صورتی که مربوط به محصولات یا خدماتی باشد که توسط شما عرضه می شود و در حجم بالایی ارائه می شود، یک گروه تبلیغی جدید برای آن درخواست جستجو ایجاد کنید، که در آن آگهی مربوطه مرتبط تر وجود داشته باشد.
• اگر یک درخواست جستجو دارای نرخ تبدیل کمتر از حد متوسط یا CPA بالاتر از حد متوسط است، به این معنی است که پس از کلیک کردن بر روی تبلیغات شما، انتظارات جستجوگرها برآورده نمی شود. این ممکن است به این دلیل باشد که صفحه اصلی شما برای تلفن همراه بهینه نشده یا دارای مسیرهای مناسب برای تبدیل شدن نیست؛ این می تواند ناشی از هماهنگی ضعیف بین هدف و انگیزه باشد. در هر صورت، درخواست هایی که قابلیت تبدیل ندارند، نیازی نیست در تبلیغات شما قرار بگیرند.
برای پاسخ دادن به این سوالات (و هر چیز دیگری که میتوانید برای تعیین ارزش نسبی یک درخواست جستجو استفاده شود)، باید از فیلترهایی استفاده کنید.
برای استفاده از یک فیلتر، به رابط کاربری “شرایط جستجو” بروید (که در مورد آن در ابتدای این راهنما صحبت شده است) و بر روی قیف کوچک کلیک کنید. این به شما این امکان را می دهد که نام پارامترهایی را که می خواهید فیلتر کنید را انتخاب کنید یا آنها را از لیست انتخاب خود حذف کنید.
از اینجا، اطمینان حاصل کنید که ستونهایی را که لازم دارید فعال کرده اید تا بتوانید معیارهای فیلتر شده را مشاهده کنید؛ برای انجام این کار، بر روی سه میله عمودی کلیک کنید.
هر فیلتر از شما می خواهد پارامترهایی را که بیشتر، کمتر، یا برابر با بقیه موارد استفاده می کنید، را ایجاد کنید.
توجه داشته باشید که شما می توانید فیلترهای لایه ای را برای پیدا کردن درخواست های جستجو که در تقاطع معیارهای خاص وجود دارند را پیدا کنید.
به عنوان مثال، ممکن است بخواهید درخواست هایی با CTR ها یا CPA فوق العاده بالا را پیدا کنید، آنهایی که به وضوح آگهیهای شما را نشان میدهند، اما هیچ کاری انجام نمی دهند و برای شما نیز هزینه بر هستند. پس از شناسایی، درخواست هایی را که می خواهید به عنوان کلمات کلیدی منفی اضافه کنید، بررسی کنید، نوع مطابقت خود را انتخاب کنید و هزینه مربوط به تبلیغات را متوقف کنید.
مدیریت کلمات کلیدی منفی موثر، تحقیقات مربوط به کلمات کلیدی شما را حداکثر مرتبط حفظ می کند، بنابراین شما بهتر میتوانید یک پیام متقاعد کننده و هدفمند را به جستجوگران هدف خود انتقال دهید. همچنین بودجه شما صرف برداشت و کلیکهایی خواهد شد که به احتمال زیاد منجر به ترافیک مرتبط، رهبری مناسب و در نهایت فروش می شود.
CTR در گوگل ادوردز موضوع پر اهمیتی است؛ اما بهتر است بدانید که CTR به تنهایی دارای مفهوم مستقل و جداگانهای است. در واقع CTR سنجهای است که با آن میتوان نرخ تبدیل کلیکها را در فضاهای مختلف وب سنجید. از این رو پیش از ورود به بحث CTR در گوگل ادوردز باید شناخت کافی از مفهوم CTR داشته باشیم.
CTR خلاصه عبارت Click Through Rate به معنای نرخ کلیک است. به عبارت دقیقتر CTR به شما نشان میدهد که چند درصد از بازدیدکنندگان یک لینک، یک صفحه یا یک بنر تبلیغاتی روی آن کلیک کردهاند. به عنوان مثال CTR بنری که از 100 مرتبه نمایش 5 کلیک دریافت کرده است، 5 درصد میشود.
بیگمان CTR یکی از مهمترین معیارهای سنجش در فضای وب است. نیاز به توضیح نیست که افزایش CTR چقدر میتواند در بهبود درآمد یک وبسایت یا بنر تبلیغاتی موثر باشد. این موضوع به شکل دیگر حتی در کسب و کارهای سنتی نیز وجود دارد. طبیعتا بسیار مهم است که بدانیم تبلیغات ما برای چند درصد از مخاطبان جذاب است و چه تعداد از آنها به مشتری تبدیل میشوند؛ تا بتوانیم با تغییرات گوناگون این نرخ را به نفع کسب و کار خود افزایش دهیم.
تبلیغات ایجاد شده در گوگل ادوردز نیز دارای معیار CTR هستند. این معیار میتواند به صورت عمومی برای آگهی شما عمل کند؛ یا میتواند به صورت اختصاصی نرخ کلیک را بر مبنای هر کلمه کلیدی خاص در آگهی شما بسنجد. به هر حال هر چقدر CTR گوگل ادوردز شما بیشتر باشد، بازدید کننده بیشتری دریافت میکنید.
اگر تجربه استفاده از تبلیغات در گوگل را داشته باشید؛ حتما با نرخ کلیک کاربران روی آگهی خود (همان CTR) در گزارشهای ارائه شده روبرو شدهاید.
شاید همیشه این سوالات را داشته اید که آیا این نرخ طبیعی است؟ میانگین مناسب CTR چقدر است؟ CTR بالاتر بهتر است یا پایینتر؟ برای تغییر نرخ CTR چه باید کرد؟
در بازارهای رشدیافتهتر مثل بازار گوگل ادروز در آمریکا، میانگین این نرخ برای کلمات کلیدی و صنایع مختلف به صورت متوالی استخراج و منتشر میشود. اما در بازار ایران و برای زبان فارسی، هنوز عدد دقیقی از میانگین این نرخ شناسایی و استخراج نشده؛ و هرچه هست بر مبنای تجربه فعالان این حوزه به دست آمده است.
در نتیجه بهترین راه برای یافتن نرخ CTR منطقی هر حوزه فعالیت، دریافت مشاوره از متخصصین گوگل ادوردز در آن حوزه است. ارزش اطلاع از میانگین CTR در صنعت مدنظر شما، از این نظر است که کمک میکند تا بدانید وضعیت آگهی شما چطور است؛ آیا نیاز به بهبود دارد یا خیر و…
البته بررسیهای مختلف نشان میدهد که در حال حاضر میانگین CTR برای تبلیغات در گوگل ادوردز، حدود 2 درصد است. بر این اساس هر آگهی با CTR بیش از 2 درصد میتواند بالاتر از حد متوسط نامیده شود. به طور دقیقتر متوسط CTR در تبلیغات گوگل 1.91% برای آگهیهای جستجو و 0.35% برای تبلیغات بنری در سایتهای طرف قرارداد گوگل است. اما این عدد فقط متوسط این صنعت است. بنابراین به عنوان یک قاعده کلی و بنا بر تجربه، یک نرخ کلیک خوب برای گوگل ادوردز بین 4 تا 5 درصد و در تبلیغات بنری سایتهای طرف قرارداد گوگل 0.5 تا 1 درصد است.
جالب است بدانید که میانگین CTR در گوگل ادوردز میتواند بر عملکرد آگهیهای آینده شما نیز تأثیر بگذارد. زیرا گوگل از دادههای تاریخی خود برای محاسبه میزان پیشبینی شده CTR استفاده میکند.
با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم میانگین CTR و همچنین سایر معیارهای کلیدی میتواند به طور گستردهای در صنایع مختلف متفاوت باشد. زیرا برخی از صنایع رقابتیتر از سایر صنایعاند. در نتیجه استفاده از تجربه متخصصان این حوزه و ثبت تجارب کسب شده میتواند در بهبود تجربه شما در مراتب بعدی ثبت آگهی موثر باشد.
این مسئله جواب مطلقی ندارد. طبیعتا هرچه نرخ تبدیل بازدید به کلیک شما بیشتر باشد مشتریان بیشتری به سمت شما خواهند آمد. البته این مسئله میتواند هزینههای کلی تبلیغات شما را نیز بالا ببرد؛ اما به دلیل الگوریتم خاص گوگل ادوردز، همزمان هزینه هر کلیک روی آگهی شما را کاهش میدهد.
طبیعتا CTR پایین باعث کاهش درآمد شما خواهد شد. همچنین کاهش CTR به معنای جذابیت کم آگهی شماست؛ و همین موضوع موجب کاهش امتیاز کیفیت آگهی شما در تبلیغات گوگل (Quality Score) خواهد شد. حتما بهتر از من میدانید که گوگل تعرفه هر کلیک را با توجه به قیمت پیشنهادی رقبا و همینطور امتیاز کیفیت آگهی شما تعیین میکند. در نتیجه همانطور که گفتیم CTR پایین به معنای افزایش تعرفه پرداختی به ازای هر کلیک دریافتی خواهد بود.
خیر. واقعیت این است که CTR بالا تنها یکی از شاخصهای مهم است. کمپین تبلیغاتی شما در صورتی موفق خواهد شد که سایر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI: Key Performance Indicator) شما نیز بالا باشد. در واقع بالا بودن CTR در گوگل ادوردز در کنار سایر شاخصهای مثبت میتواند به بهبود نتایج مالی دریافتی از آگهی، به شما کمک کند.
در این میان از این موضوع غفلت نکنید که CTR بالا به هر قیمتی نیز خوب نیست. در واقع اگر CTR شما بیش از حد، از میانگین بازار بالاتر است؛ یعنی اشکالی وجود دارد! ممکن است متن آگهی شما گمراهکننده باشد؛ یا هدفگیری شما بیش از حد معمول وسیع باشد. حتی ممکن است مشکل از جای دیگری باشد.
به عنوان مثال فرض کنید آگهی شما جذاب و با کیفیت است و به همین دلیل CTR بالایی را تجربه میکنید. اما صفحه لندینگ شما برای آگهی بهینه نشده است، دکمه CTA در جای مناسبی قرار ندارد، قیمت پیشنهادی شما مناسب نیست، محصول شما کیفیت لازم را ندارد و… آیا در این شرایط بالا بودن CTR در گوگل ادوردز به شما کمکی کرده است؟
پس همانطور که پیش از این گفتم شما باید سعی کنید در تمام شاخصهای کلیدی عملکرد از امتیاز خوبی برخوردار باشید؛ تا بتوانید به موفقیت برسید.
من در مقاله ای که پیش از این در نوین مارکتینگ نوشتم درباره بهینه سازی دکمه CTA صحبت کردم پیشنهاد می کنم سری هم به این مقاله بزنید و درباره این موضوع مهم آنجا مطالعه کنید
CTA چیست؟ با تمام معجزههایش آشنا شوید
در نظر داشته باشید که زمانهایی وجود دارد که شما فقط میخواهید نرخ کلیک خود را به هر روشی افزایش دهید. مثلا ممکن است علت آن کمک به افزایش نمرات کیفیت، افزایش ترافیک یا به دست آوردن دیدگاه نسبت به یک محصول جدید باشد.
واقعیت مهم دیگر این است که لزوما روشهای زیر در هر شرایطی باعث افزایش نرخ تبدیل مخاطب به مشتری نمیشود. در نتیجه جهت استفاده از آنها باید ویژگیهای خاص کسب و کار خود را نیز در نظر بگیرید و بر اساس مقتضای آن از این روش بهره بجویید.
با در نظر گرفتن این پیشفرض که سایر شاخصهای کلیدی عملکرد شما مناسب است و شما میخواهید CTR را با روشهای معقولانه بالا ببرید؛ در ادامه به معرفی روشهایی برای بهبود CTR در گوگل ادوردز میپردازیم که به سرعت میتوانند با افزایش CTR در گوگل ادوردز ترافیک وبسایت شما را بالا ببرند.
آگهی شما برای تعداد مشخصی کلمات کلیدی خاص نمایش داده میشود و کلیک میگیرد. در نتیجه انتخاب مرتبطترین کلمات کلیدی با آگهی، میتواند برای بهبود CTR در گوگل ادوردز به شدت موثر باشد. پیدا کردن این کلمات میتواند با جستجوی کلیدواژههای احتمالی در گوگل و بررسی موارد پیشنهادی خود گوگل و هیمنطور بررسی آگهیها و وبسایتهای رقبا انجام شود.
کشف کلمههای کلیدی منفی میتواند به بهبود CTR شما کمک کند. در نتیجه میتواند موجب کاهش هزینهها و بهبود نمرات کیفی آگهی شما شود. ما به زودی مقاله ای درباره متد های کشف کلمات کلیدی منفی در نوین مارکتینگ منتشر خواهیم کرد.
کلمات کلیدی منفی بخش مهمی از یک حساب کاربری سالم AdWords است. کلمات کلیدی به گوگل توضیح میدهد که چه چیزی را میخواهید؛ اما کلمات کلیدی منفی به گوگل میگوید که شما مطلقا با چه جستجوهایی نمیخواهید آگهیتان نمایش داده شود.
ثبت کلمات کلیدی منفی موجب میشود که آگهی شما هزینههای کمتری برای کلیکهای بیارتباط و مضر بپردازد؛ و از طرفی موجب بالا رفتن CTR آگهی میشود.
یک مثال ساده از کلمات کلیدی منفی کلیدواژه “تعمیر کولر گازی” برای کسی است که فروشنده این محصول است!
بسیاری از کلیکهایی که شما در رابط کاربری AdWords مشاهده میکنید از وبسایت google.com نمیآیند. بلکه از شبکه وسیعی از وبسایتهای شریک گوگل به نام شبکه جستجوی گوگل میآید (موتورهای جستجویی که از سیستم گوگل برای جستجوی وب استفاده میکنند.).
بعضی از این وبسایتها میتوانند با کیفیت باشند. در حالی که برخی از آنها اسپم کامل هستند. متاسفانه، گوگل اجازه نمیدهد که وبسایتهای شریک جستجوی خاصی را به فهرست سیاه خود اضافه کنید.
بنابراین شما فقط میتوانید بین بودن در این وبسایتها و نبودن، یک حالت را انتخاب کنید. در نتیجه کلید این تصمیمگیری در آن است که تشخیص دهید آیا شبکه شریک گوگل برای شما مناسب است یا نه.
البته حقیقت این است که به صورت پیشفرض بهتر است عطای این شبکهها را به لقایش ببخشید. هرچند در مواردی خاص با بررسی هر دو حالت ممکن است نتیجه دیگری حاصل کنید.
تایمر شمارش معکوس یک روش موثر در ایجاد حس اضطرار در کاربران برای ترغیب آنها برای کلیک بر روی آگهی شما است. جاناتان دین، موسس و مدیرعامل klientboost(یک آژانس تخصصی در زمینه تبلیغات PPC)، به شدت انجام این کار را توصیه میکند. البته توضیح چگونگی تنظیمات شمارنده معکوس در گوگل ادوردز از حوصله این مقاله خارج است.
به طور خلاصه در ابتدا شما باید مطابق تصویر زیر زمانی را برای شروع و پایان شمارنده معکوس آگهی خود انتخاب کنید.
آنچه در نهایت کاربران با آن روبرو میشوند چیزی شبیه تصاویر زیر است. در این تصاویر مشاهده میکنید که زمان یک آگهی به صورت معکوس کاهش مییابد.
جاناتان دین معتقد است که اضافه کردن یک تایمر شمارش معکوس آسانتر و بهینهتر از صرفهجویی در تعداد کاراکترهای آگهی است. او در پستی که در بلاگ خود نوشته است توضیح می دهد که تجربه استفاده از کانتر شمارش معکوس در آگهی Clarks America در جمعه سیاه، با و بدون تایمر معکوس یک افزایش 32 درصدی در میزان CTR را نشان میدهد.
بیایید نگاهی به جستجوی گوگل برای اصطلاح “اپل” بیاندازیم.
از پنج تبلیغی که اینجا مشاهده میکنید، کدام یک بیشتر برای شما مهم است؟ برای من تبلیغ شماره 3 و 4 این خاصیت را دارند. اگر توجه کرده باشید این دو تبلیغ با استفاده بیشتر از نماد iPad توانستهاند توجه بیشتری را به سمت خود جلب کنند.
جاناتان لانگ، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت Market Domination Media، درباره اهمیت استفاده از نمادها برای جلب توجه مخاطب به تبلیغات چنین میگوید:
نمادها واقعا به آگهیهای تبلیغاتی (اگر از آنها به درستی استفاده کنیم) در برابر تبلیغات مشابه برای محصولات مشابه و یا خدمات مشابه، کمک میکند. در یک دریای متن، نمادها میتوانند یک آگهی تبلیغاتی را متمایز کنند و توجهات را به سمت خود جلب نمایند.
این پیشنهاد میتواند باعث اعتماد بیشتر مخاطب به آگهی شما شود. قرار دادن کلمه کلیدی اصلی در URL یک آگهی به خوانندگان یک سرنخ دیگر میدهد که آگهی شما در مقایسه با سایر آگهیها ارتباط بیشتری به جستجوی آنها دارد. در نتیجه با اطمینان بیشتری روی آگهی شما کلیک میکنند.
یک مثال خوب از این روش نمونه زیر است که در مقالهای در وبلاگ Word stream نوشته شده شده است:
همانطور که در تصویر بالا میبینید، یکی از آگهیها از کلمات کلیدی در URL استفاده کرده است. حدس بزنید کدام یک از آنها کلیک بیشتری دریافت کردهاند.
تحقیقات Word stream نشان میدهد که از 580 هزار آگهی که آنها آن را تجزیه و تحلیل کردهاند؛ 33 درصد آنها از کلمات کلیدی در URL نمایش داده شده خود استفاده نمیکنند.
نویسنده این مقاله میگوید: “ما به طور پیوسته متوجه میشویم که تبلیغات دارای کلمات کلیدی در URL های نمایش داده شده، دارای CTR بسیار بالاتر از تبلیغات بدون این ویژگی هستند.”
من همیشه از اثر دکمه CTA شگفت زده شده ام. در تبلیغ در گوگل نیز استفاده از این روش میتواند بسیار موثر باشد.
فراموش نکنید که یکی از قویترین نیروهای موجود برای کلیک گرفتن از کاربر، رضایت و نیاز او نیست؛ بلکه توانایی در تحریک و تهییج او برای کلیک کردن است. استفاده از جملاتی برای بیان این درخواست و یا توصیف بخشی از آنچه که مخاطب با کلیک روی آگهی ما به دست میآورد، در این زمینه کمک کننده است.
این یک روش فوق العاده ساده است که میتواند در عرض چند ثانیه انجام شده و منجر به کلیک بیشتر شود.
در حقیقت جملات بالا بخشی از نوشتهای در مورد روانشناسی CTA بود که توسط جرمی اسمیت، یک مشاور حسابهای گوگل ادوردز، تهیه شده است. او در ادامه این جملات میگوید که ما میتوانیم روی کنجکاوی خوانندگان خود، با ارائه دلایل مختلف (مانند “دریافت اطلاعات بیشتر” یا “دانلود کتاب”)، روی ذهن آنها برای کلیک کردن کار کنیم.
گوگل (فراموش نکنید که گوگلیها به دلایل متعدد دوست دارند CTR تبلیغات شما بالا باشد)، پیشنهاد میکند که در متن تبلیغ خود از یک متن CTA استفاده کنید؛ تا مشتریان دلیل مشخصی برای کلیک کردن خود داشته باشند. به طور دقیقتر آنها در بخش راهنمای گوگل ادوردز میگویند:
آیا شما چیزی را برای فروش ارائه میدهید؟ پس به مردم بگویید که چگونه میتوانند آن را دریافت کنند. همینطور به مردم بگویید چگونه با شما تماس بگیرند.
یک CTA خوب میتواند تفاوت آگهی شما، بین کلیک کردن یا نادیده گرفته شدن باشد. پس اطمینان حاصل کنید کسانی که آگهی شما را میبینند دچار آن حس کنجکاوی میشوند؛ و روی آگهی شما کلیک میکنند.
همیشه یک رویداد یا مناسبت جدید پیش روی شماست. شما میتوانید رویدادهای ملی و منطقهای خود را لیست کنید و آگهیهای خود را با توجه به آنها مناسبسازی نمایید. اغلب مردم علاقه زیادی دارند که به مناسبتهای مختلف تخفیفهایی به دست آورند. عناوینی مثل جشنواره بهاره، تخفیف به مناسبت شروع مدارس و… از این دست است.
این موارد می تواند به شدت بر افزایش CTR در گوگل ادوردز تاثیر بگذارد.
وجود قیمت در یک متن آگهی به کاربر میگوید که کلیک کردن روی آن هزینه دارد. در نتیجه در اغلب موارد حذف قیمت از متن آگهی میتواند به افزایش CTR در ادوردز گوگل کمک کند. همچنین حذف قیمت در شرایطی که شما ارزانترین آگهی موجود در صفحه نیستید، بسیار موثر و مفید است.
به جای قرار دادن قیمت در آگهی، میتوانید پیشنهاد خود را با ارائه میزان تخفیف ارائه دهید. مثلا به جای اعلام هزینه 500 هزار تومانی، از تخفیف 20 درصد یا 50 هزار تومانی صحبت کنید.
چه کسی از کلمه رایگان بدش میآید؟ پس کافی است که بخشی از محصول یا سرویس را به رایگان ارائه دهید. یک کتابچه رایگان، هدیه رایگان یا مشاوره رایگان میتواند پیشنهاد خوبی برای افزایش CTR در گوگل ادوردز باشد.
اغلب مواردی که در این مطلب پیشنهاد کردم به خوبی کار میکنند. اما همیشه هم اینطور نیست. راهکارهای ما برای کسب و کارهای مختلف مطلق نیستند. مثلا بارها تجربه کردهام که در بعضی از کسب و کارها کلمه رایگان باعث کاهش CTR شده است.
پس آخرین و البته مهمترین نکته این است که هرچیزی را خودتان تست کنید. شما باید بتوانید تغییرات را رصد کرده و نتایج را با هم مقایسه کنید. اینطور میتوانید مطمئن شوید که ترفندهای شما برای افزایش CTR در گوگل ادوردز چقدر موثر است.
در انتها فراموش نکنیم که هدف از افزایش CTR در واقع افزایش فروش و سودآوری است. در نتیجه CTR شما باید طوری رشد کند که موجب افزایش ROI شود. ROI خلاصه عبارت Return on Investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه است. حقیقت این است که فارغ از میزان نرخ CTR در ادوردز گوگل، آنچه در این موضوع و در کل فعالیتهای بازاریابی اهمیت دارد، این است که با ایجاد تغییرات مختلف، نرخ بازگشت سرمایه شما بهبود پیدا کند.
به طور کلی دستیابی به ROI بالا از تبلیغات گوگل به موارد زیر بستگی دارد:
امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. مباحث بازاریابی و ترکیب آن با دنیای دیجیتال، معمولا شامل گستره وسیعی از نظرات و تجارب میشود؛ من هم دوست دارم نظرات و تجارب شما را در این زمینه بدانم.
از محبوبیت همگانی استوریهای اینستاگرام در میان کاربران تا افزایش ناگهانی فرصتهای تبلیغاتی در این شبکه، همه و همه نشانی از موقعیت استفاده از اینستاگرام برای تبلیغ کسب و کار شماست.
چگونه میتوانید کسب و کار خود را به بهترین شکل در اینستاگرام معرفی کنید؟ و استفاده از اینستاگرام را به اوج برسانید. این مقاله تقریباً همه چیز را، از آغاز کار و طراحی راهبرد تولید محتوا تا ساخت نام تجاری و مشهور کردن آن در اینستاگرام را پوشش میدهد.
فهرست محتوا
چگونه حساب کاربری تجاری در اینستاگرام بسازیم
اگر همین حالا یک حساب کاربری معمولی دارید، راه اندازی حساب کاربری تجاری برای شما بسیار آسان است. با این کار شما می توانید به استفاده از اینستاگرام برای تجارت خود اقدام کنید.
در ادامه چند ترفند ساده برای بهینه سازی نمایه (پروفایل) تجاری برای استفاده از اینستاگرام آورده شده است.
نام کاربری و بیوگرافی شما
برای شناسایی راحتتر، بهتر است که نام کاربری شما در اینستاگرام دقیقا با نام کاربری شما در سایر شبکههای اجتماعی یکسان باشد.
اطلاعات دیگری که در نمایهی عمومی شما نمایش داده میشود، نشانی وبسایت شما (یک آدرس اینترنتی که میتوانید از آن برای تبلیغ یک کارزار یا معرفی بخش جدیدی از محتوای منتشر شده استفاده کنید) و یک بیوگرافی کوتاه است.
از بخش بیوگرافی برای بیان موضوع کسب و کار و کاری که کاربران میتوانند از اینستاگرام شما استفاده کنند بهره ببرید. همچنین میتوانید در این بخش هشتگهای اختصاصی خود را به کاربران معرفی کنیدتا از آنها برای استفاده از اینستاگرام استفاده کنند. برای آشنایی با انواع برندینگ های موفق در اینستاگرام مقاله : ۱۱ برندیگ موفق در بیو اینستاگرام را بخوانید.
در ادامه دستورالعملهایی برای ویرایش بخش بیوگرافی برای استفاده از اینستاگرام آورده شده است.
تصویر پروفایل شما
اگر تصویر پروفایل اینستاگرام شما، نشان تجاری (لوگو) کسب و کارتان باشد، بهتر است. استفاده از نشان تجاری برای تصویر پروفایل امکان دسترسی به شما در جستجو را افزایش میدهد، همچنین کسانی که در فیسبوک و توییتر دنبال کنندهی شما هستند هم به راحتی میتوانند با جستجویی ساده در اینستاگرام، نام تجاری شما را تشخیص دهند.
تصویر پروفایل شما به صورت خودکار توسط نرم افزار به شکل دایره بریده میشود، بنابراین مطمئن شوید که پس از برش عکس، مشکلی برای نشان تجاری شما پیش نمیآید. از آنجا که تصویر پروفایل در نرم افزار موبایل فقط 110 پیکسل قطر دارد، از تصویری بزرگ استفاده کنید که هنگام نمایش تصویر در اینترنت کیفیت آن پایین نباشد.
دنبال کردن کاربران
آخرین کاری که برای معرفی حساب کاربری خود باید انجام دهید، دنبال کردن گروهی از کاربران اینستاگرام است. افراد تأثیرگذار زمینهی کاری خود، مشتریان و سایر کسانی که به نحوی با کسب و کار شما مرتبط هستند را در اینستاگرام بیابید و دنبال کنید.
تنوع جمعیتی در اینستاگرم بسیار زیاد است، پس از درستی انتخاب افراد هدف مطمئن شوید. هشتگهای زمینه کاری خود را جستجو کنید و با نظردهی زیر عکسهای منتشر شدهی آنها و دنبال کردن افراد تأثیرگذار در کار مربوط به خود حضور خود را اعلام کنید. مطمئنم که از توان این روش برای افزایش دنبال کنندگان خود در اینستاگرام متعجب خواهید شد.
اگر دوست دارید بدانید چگونه اولین گروه 1000 نفری فالوور ها در اینستاگرام را به دست بیاورید حتما مقاله : اولین ۱۰۰۰ فالوور اینستاگرام خود را چگونه جذب کنیم؟ را در بلاگ نوین مارکتینگ بخوانید.
حساب کاربری خود را تبلیغ کنید
آدرس حساب کاربری خود را به وبسایت و حسابهای کاربریتان در سایر شبکههای اجتماعی اضافه کنید و از آن برای تبلیغ متقابل استفاده کنید. همچنین میتوانید با انتشار پیامی در حسابهای کاربری سایر شبکههای اجتماعی، از کاربرانی که شما را دنبال میکنند بخواهید که شما را اینستاگرام هم دنبال کنند.
زمان حضورتان در اینستاگرام را در کنار حضورتان در سایر شبکههای اجتماعی مدیریت کنید
برای استفاده از اینستاگرام عملا باید برای آن وقت بگذارید و همین کار را سخت می کند بهتر است استفاده از اینستاگرام خود را به چند متخصص بسپارید تا بهترین نتایج ممکن را برای اینستاگرام تجاری شما به بار بیاورد. حتما با دپارتمان شبکه های اجتماعی نوین مارکتینگ تماس بگیرید.
تعیین اهداف کسب و کار برای استفاده در اینستاگرام
تمامی تلاشها و کارهایی که برای استفاده در اینستاگرام انجام میدهید باید به راهبردهای هدف شما ختم شوند. چیزی که امیدوارید با استفاده از اینستاگرام به دست آورید چیست؟ اهداف خود را بر اساس نوع کسب و کار و اهداف تجاری خود تعیین کنید. برای مثال:
مهم نیست که به دنبال دستیابی به چه چیزی هستید و هدفتان برای استفاده از اینستاگرام چیست، مهم این است که اهداف خود را به شکلی دقیق، قابل بررسی، در دسترس، مرتبط و زمان بندی شده تعیین کنید.
طراحی راهبرد تولید محتوا برای استفاده از اینستاگرام
گشت و گذار در اینستاگرام و لایک کردن چند عکس و انتشار یک عکس از صورت سگ خانگی شما برای چهارمین بار در یک هفته، برای حساب کاربری افراد معمولی بد نیست اما برای حساب کاربری تجاری موضوع به شکل دیگری است.
اگر به دنبال ساختن یک کسب و کار و افزایش شهرت آن در اینستاگرام هستید، باید برنامهای ویژه برای بازاریابی و استفاده از اینستاگرام داشته باشید و نتایجی واقعی را برای کسب و کار خود ببینید. راهبرد تجاری شما باید چهار موضوع اساسی را پوشش دهد.
شما باید جدول زمان بندی مشخصی برای ارسال مطالب در اینستاگرام داشته باشید، اما سعی کنید که در ارسال مطالب افراط نکنید. بهترین راهکار، آزمایش پستها در ساعتها و بازههای زمانی مختلف و بررسی نتایج حاصل از ارسال آنها است. زمانی که بهترین برنامهی زمانی برای ارسال مطالب را پیدا کردید، میتوانید با ساخت یک تقویم محتوایی، زمان بندی مناسبی برای ارسال مطالب داشته و بدانید که چه زمانی، چه پستی را باید ارسال کنید. اینستاگرام یک رسانه است و استفاده از اینستاگرام تابع قواعد مدیریت رسانه است.
استفاده از پوستههای مختلف برای مطالب، باعث جذاب ماندن محتوای تولیدی شما برای دنبال کنندگان شده و به شما در دستیابی به اهداف مختلف کمک میکند. برای مثال، یک دبیرستان برای افزایش شهرت و نیز جذب دانش آموزان جدید باید از مباحث بررسی شده در کلاسها، خاطرات فارغ التحصیلان و امکانات مدرسه به عنوان پوستههای اصلی محتوای تولیدی استفاده کند.
آیا از ایموجیها در نوشتارهای خود استفاده میکنید؟ آیا از اصول دستور زبان در نوشتارهای معرفی نام تجاری خود استفاده میکنید؟ چه نوعی از تصاویر را منتشر میکنید؟ آیا ویژگی بصری خاصی در همهی تصاویر منتشر شدهی شما وجود دارد؟ سبک انتشار مطالب شما باید تمامی ویژگیهایی که نام تجاری شما را تعریف و تثبیت میکند را در خود داشته باشد. در بخش بعدی این مقاله، به تشریح جزئیات این مورد خواهیم پرداخت.
این راهبرد باید زمان و نحوهی تعامل تجاری شما با سایر حسابهای کاربری در اینستاگرام، از لینک کردن و نظر دادن روی تصاویر سایر کاربران تا مدیریت نظرات ارسال شده برای حساب کاربری خودتان، را پوشش دهد. نکته مهم: هرگز از شیوههای خودکار برای تعاملات استفاده نکنید. ما این روش را آزمایش کردیم و جواب مناسبی از آن نگرفتیم.
اینستاگرام محلی برای تولید محتوای بصری است، پس تعریفی جذاب و قابل تشخیص از نام تجاری خود بسازید. در ادامه چند روش سادهی برای انجام این کار آورده شده است.
ثبات بصری داشته باشید
بر اساس گزارشی که WebDam دربارهی محتوای بصری شبکههای اجتماعی منتشر کرده است، 60 درصد از نامهای تجاری برتر در اینستاگرام از فیلترهای مشابهی برای همهی پستهایشان استفاده میکنند. با استفادهی مداوم از فیلتری مشابه برای همهی مطالب، قادر خواهید بود که سبک تولید محتوای خاصی را برای خود تثبیت کرده و برای دنبال کنندگان قابل تشخیص شوید. از آنجا که هدف اصلی شما این است که کاربران اینستاگرام به محض مشاهدهی مطالب شما، روی آن توقف کرده و تصویر منتشر شدهی شما را مشاهده کنند (و از طریق نظر یا لینک دهی با مطلب شما تعامل داشته باشند)، هرچه مطالب شما سریعتر قابل تشخیص باشد، بهتر است.
حساب کاربری شرکت 33 Acres Brewing را مشاهده کنید، آنها برای همهی تصاویر از قابی سفید استفاده کرده و متونی با رنگ روشن را به کار میگیرند. با نگاهی گذرا به صفحهی اینستاگرام آنها، کم کم سبک نوشتاری آنها برای شما واضح و قابل تشخیص میشود، به این ترتیب اگر در هنگام جستجو در اینستاگرام، تصویری با این مشخصات را ببینید متوجه میشوید که مربوط به حساب کاربری این شرکت است.
نرم افزارهای ویرایش عکس تلفن همراه نظیر VSCOcam و Enhance فیلترهای اضافی و امکانات ویرایشی بیشتری برای کمک به ایجاد سبک تولید محتوایی خاص را فراهم میکنند. تصاویری که در سایر نرم افزارها ویرایش یا فیلتر گذاری شدهاند به راحتی در اینستاگرام استفاده می شود.
موضوع اصلی را انتخاب کنید
از نقطه نظر بصری، شما نیازمندید درباره محتوایی که مطالب خود را بر آن متمرکز کردهاید تصمیم گیری کنید. در برخی از موارد، انتخاب موضوع خیلی واضح است: شرکت تولید کنندهی لباس، تصاویر لباسهای تولیدی خود را منتشر میکند یا یک رستوران تصاویر غذاهایش را برای استفاده از اینستاگرام نشر می دهد.
اگر شما یک شرکت فعال در زمینهی سبک زندگی هستید، مجبور نیستید که محتوای مربوط به این موضوعات را منتشر کنید. مثلاً نوین مارکتینگ شرکتی برای ارائهی راهکارهای مدیریت شبکههای اجتماعی است اما در صفحهی اینستاگرام رسمی خود بیشتر به مقالات مرتبط با دیجیتال مارکتینگ می پردازد.
برای نام تجاری خود هشتگ سازی کنید
در نهایت، یک راهکار ساده نیز وجود دارد که نیازی به تغییر بصری در محتوا و یا سبک تولید محتوای خاصی ندارد. راهکاری محبوب و ساده به نام تولید هشتگ نام تجاری. این مورد به این معنی نیست که نام تجاری خود را به هشتگ تبدیل کنید، بلکه موضوع این است که هشتگی بسازید که معرف نام تجاری شما باشد و دنبال کنندگان را به اشتراک تصاویر دارای آن هشتگ تشویق کند.
هوتسوت هشتگی با عنوان «#hootsuitlife» دارد. مدیران شرکت از کاربران خواستهاند که تصاویر محیط کار خود را با همین هشتگ منتشر کنند، درخواستی که منجر به تولید هزاران مطلب با این هشتگ شده است.
شرکت Poler Stuff نه یکی، بلکه 4 هشتگ اختصاصی (#campvibes، #adventuremobile، #bagitandtagit و #beneaththebrim) دارد. هشتگ #adventuremobile ارتباطی با هیچیک از محصولات این شرکت ندارد اما دربارهی کارکنان شرکت و زندگی بیرونی آنهاست. این هشتگ تا به حال صدها هزار مطلب اینستاگرامی را به خود جذب کرده است.
با مخاطبان رو راست باشید
کسب و کار شما در اینستاگرام با تقلید و تکرار سبک کاری سایر شرکتها موفق نخواهد شد. روشهایی که برای استارباکس و ردبول جواب داده است حتماً برای یک مؤسسهی مالی یا یک سازمان خیریه جواب نخواهد داد. به مخاطبان خود گوش دهید و بر اساس علایق و نظرات آنها فعالیت کنید. به روشهایی که برای شما در سایر شبکههای اجتماعی جواب داده، محتوایی که مخاطبان شما در اینستاگرام به اشتراک گذاشتهاند و روشهای تعامل آنها با رقبا و شرکتهای مشابه خود توجه کنید.
خلاقیت در تولید محتوای اینستاگرامی
عکس بگیرید، فیلتر گذاری کنید، آن را ارسال کنید! همین؟ شاید این روش برای زمانی که اینستاگرام هنوز مشهور نشده بود جواب میداد اما حالا این پلتفرم گسترش یافته و تعداد زیادی فرصت تجاری را برای انواع تعاملات و جلب توجه مخاطبان فراهم کرده است. در ادامه چند راهکار افزایش خلاقیت در تولید محتوای اینستاگرامی آورده شده است.
متن زیر تصویر (کپشن) را فراموش نکنید
شاید اساس اینستاگرام نوشتن توضیح زیر محتوای بصری باشد، پس نوشتن زیر هر عکس را فراموش نکنید. این متون فرصتی استثنایی برای بیان داستانی دربارهی کسب و کار شما هستند. نوشتارها در اینستاگرم به شما اجازه میدهند که تصویر را بسط دهید، به آن بال و پر دهید و حتی دنبال کنندگان خود را بخندانید (خصوصاً اگر در استفاده از ایموجیها متبحر باشید). همچنین میتوانید با نوشتارها تصاویر را به کسب و کار خود مرتبط کنید. برای اشنایی بیشتر با این موضوع میتوانید مقالهی 12 نکته برای نوشتن بهترین کپشن اینستاگرام را بخوانید.
از آلبومهای عکس و ویدئو استفاده کنید
شما میتوانید حداکثر 10 عکس یا ویدئو را به هر پست اینستاگرامی اضافه کنید، کاری که به کاربران امکان ورق زدن و مشاهدهی همهی آنها در کنار هم را میدهد. آلبومها به کسب و کار شما این امکان را میدهند که با ادغام تصاویر و ویدئوها داستان کسب و کار خود را روایت کرده و اطلاعات مربوطه را به شکلی جذاب منتشر کنید. در این باره نیز میتوانید مقالهی 5 راهکار استفاده از آلبومها برای تولید محتوای تعامل گرا در اینستاگرام را بخوانید.
با استوریهای اینستاگرام خطر کنید
استوریهای اینستاگرام با سرعت عجیبی محبوب شدهاند و به رقم 250 میلیون استوری در روز رسیدهاند، در نتیجه هیچ محدودیتی برای استفاده از آنها برای کسب و کار شما وجود ندارد. محتوای قابل حذف و پخش زنده دو امکان عالی استوریهای اینستاگرام هستند که ابزاری مناسب اما خطر پذیر برای تولید محتوا و جذب مخاطب را در دسترس قرار میدهند. برای آشنایی بیشتر با این روش، مقالهی چگونگی استفادهی تجاری از استوریهای اینستاگرام را مطالعه کنید.
با افراد تأثیرگذار همکاری کنید
افراد تأثیرگذاری که به زمینهی کاری شما مرتبط هستند را در اینستاگرام شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید. به آنها اجازهی ارسال مطلب در حساب کاربری خود را بدهید و یا با پرداخت هزینه در حساب کاربری آنها مطلب ارسال کنید. این کار به شما امکان معرفی کسب و کارتان به گروه جدیدی از مخاطبان را میدهد. از آنجا که افراد تأثیرگذار هزینههای کمی برای همکاری طلب نمیکنند، کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند با افراد تأثیرگذار محلی (با دنبال کنندهی کمتر) برای تبلیغ کسب و کار خود همکاری کنند. برای آشنایی بیشتر با این راهبرد هم میتوانید مقالهی بازاریابی افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی را مطالعه کنید.
افزایش کارایی حساب کاربری با استفاده از تبلیغات اینستاگرام
تبلیغات در شبکههای اجتماعی ثابت کرده است که روشی تأثیرگذار برای توسعهی کسب و کارهای جدید است. اینستاگرام نیز از این قاعده مستثنی نیست. فرقی نمیکند که هدف شما افزایش شهرت نام تجاری، افزایش بازدید سایت و یا افزایش تعداد دانلودهای نرم افزار تلفن همراه است، تبلیغات اینستاگرام میتواند به شما در جذب مخاطبان کمک قابل توجهی کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد نیز میتوانید مقاله ی راهنمای تبلیغات در اینستاگرام را بخوانید.
با استفاده از ابزارهای سایت ما میتوانید در زمان مدیریت اینستاگرام خود صرفه جویی کنید. با استفاده از یک میزکار خاص میتوانید تصاویر را با زمان بندی مناسب در اینستاگرام منتشر کرده، با مخاطبان تعامل کنید، کارایی خود را اندازه گیری کنید و تمامی حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی خود را مدیریت کنید. با ما در ارتباط باشید.