همیشه گفتهایم و این بار هم میگوییم که امتیاز کیفیت گوگل بسیار حائز اهمیت است. این امتیاز باعث کاهش هزینههای شما به ازای هر کلیک میشود. هزینههای شما را به ازای هر عمل کاربر کاهش میدهد. رتبه تبلیغات شما را بهبود میبخشد و به طور خلاصه امتیاز کیفیت بالا، همبستگی زیادی با موفقیت حساب کاربری شما دارد. پس با بررسی این ترفند گوگل ادوردز همراه ما باشید.
به جای اینکه یک لیست معمولی از نکات را ارائه دهیم، بیایید یک نگاه دقیق به یک حساب کاربری گوگل ادوردز واقعی داشته باشیم که نمرات فوق العاده با کیفیتی بدست آورده است و بررسی کنیم که چگونه به این جایگاه دست یافته است.
حساب کاربری که میخواهیم آن را بررسی کنیم متعلق به یکی از مشتریان است که یک شرکت تجاری کوچک در صنعت بیمه است. با وجود این که این شرکت دارای رقبای سرسختی در گوگل ادوردز است، از طریق کمپینهای گوگل ادوردز خود، به سطح بسیار خوبی رسیده است. در واقع این شرکت به طور متوسط امتیاز کیفت خوبی با ضریب 8.8 را دارد که نزدیک به بهترین امتیازی است که تا به حال دیدهام.
اما آنها چگونه این کار را انجام دادهاند؟
ما از سطحبندی عملکرد گوگل ادوردز استفاده کردیم تا درک بهتری از عملکرد این آگهیدهنده داشته باشیم. با استفاده از این گزارش، ما چهار ویژگی کلیدی را شناسایی کردیم که در دستیابی به میانگین امتیاز کیفیت 8.8 تاثیرگذار بوده است.
به لحاظ تئوریک، عوامل زیادی در امتیازدهی کیفی گوگل نقش دارند، اما مهمترین عامل در نرخ کلیک (CTR) نرمال شده است که عملکرد این تبلیغکننده، در نمودار زیر آورده شده است:
خط کوچک زرد رنگ، منحنی معمولی را نشان میدهد که میزان CTR را در مقابل موقعیت متوسط ??مشخص میکند. نرخ کلیک این حساب کاربری بسیار بالاتر از حد متوسط ??است. آنها به طور متوسط نرخ کلیکی معادل 14.06 درصد دریافت کردهاند. در حالی که نرخ 2 درصد معمولا میزان متوسط خوبی برای یک نرخ کلیک مناسب در PPC است. اما آنها چگونه توانستهاند به نرخ کلیک 14 درصدی در یک موقعیت تبلیغاتی با نرخ کلیک متوسط ??2.88 درصد برسند؟
بیشتر کلمات کلیدی با CTR های 30، 40، 50 و حتی 70 درصد کلمات کلیدی مرتبط به برندهای معتبر هستند که به طور کلی CTR های بسیار بالا دارند. اما بقیه کلمات کلیدی متعلق به یک برند نیستند. با این وجود جالب است بدانید که حتی کلماتی با CTR صفر درصد وجود دارند که امتیاز کیفیت عالی 10 دارند. این مسئله به این دلیل است که CTR بالای یک کلمه کلیدی، اثر مثبتی بر امتیاز کیفیت تمام کلمات کلیدی یک حساب کاربری گوگل ادوردز دارد.
من این مورد را در حسابهای کاربری زیادی دیدهام و به همین دلیل است که همیشه توصیه میکنم حداقل 15 درصد از بودجهPPC خود را به کلمات کلیدی مرتبط با برندها اختصاص دهید.
اما در مورد بقیه کلمات کلیدی در حساب کاربری چه نظری دارید؟
کلمات کلیدی رقابتی تنها برای سئو و رتبه گرفتن در نتایج جستجوی ارگانیک مشکل نیستند؛ آنها همچنین در زمینه PPC نیز کلماتی سخت محسوب میشوند. به خصوص در صنایعی مانند بیمه (این صنعت در امریکا بسیار رقابتی است). بنابراین اگر شما به دنبال CTR های بالایید، باید کمی در انتخاب کلمات کلیدی خود سختگیر باشید. همانطور که میبینید، این آگهی دهنده درصد بالایی از کلمات کلیدی خود را به کلمات کلیدی طولانی اختصاص داده است.
کلمات کلیدی طولانی عموما موثرتر هستند زیرا آنها:
همانطور که گفتیم این آگهیدهنده عمدتا از کلمات کلیدی طولانی استفاده میکند. به طوری که فقط 1 درصد اصطلاحات آن تک کلمهای هستند. این ویژگی به احتمال زیاد بخش بزرگی از دلایل موفقیت این حساب کاربری در کسب CTR بیشتر ??و امتیاز کیفیت بالاتر است.
همراه با انتخاب کلمات کلیدی مناسب، بهبود CTR شما هم گام بزرگی از بهینهسازی تبلیغات شما است؛ که با استفاده از روشهایی مانند AB testing (تست A/B)، درج کلمات کلیدی پویا و به طور کلی تکنیکهای تبلیغاتی کپی رایتینگ برای ایجاد تمایز بین شما و رقبایتان ممکن میشود.
یکی از راههای اطمینان از اینکه تبلیغات شما هدفمند است، این است که بیشتر از متن استفاده کنید. حسابهای کاربری گوگل ادوردز کسب و کارهای کوچک، اغلب دارای متنهای تبلیغاتی کوتاهاند. اضافه کردن متنهای تبلیغاتی بیشتر فرصتهای بیشتری را به شما میدهد تا به جستجوگران ثابت کنید که شما دقیقا همان چیزی هستید، که آنها به دنبالش میگردند.
آگهیدهنده مورد بررسی ما، تقریبا 100 متن تبلیغاتی فعال داشت؛ که برای یک حساب کاربری در این اندازه بسیار زیاد است (مقدار میانگین نشان داده شده با نوار زرد چیزی در حدود 50 است.).
اگر معیار بهتری برای پیشبینی موفقیت در گوگل ادوردز در مقایسه با امتیاز کیفیت وجود داشته باشد، این معیار فعالیتهای حساب کاربری خواهد بود. اکثر حسابهای کاربری تجاری کوچک اغلب به یک دلیل ساده با مشکل مواجه میشوند که آن هم کمکاری مدیر PPC است.
نظرسنجی زیر را درباره میزان فعالیت مدیران PPC ببینید:
اما دادهها نتایج دیگری را نشان میدهند. با توجه به تجربه من:
اما کسب و کاری که در حال بررسی آن هستیم، در حال ورود منظم به حساب کاربری و بهبود فضای آن است:
این آگهی دهنده در یک دوره 90 روزه به طور منظم بر روی بهینه سازی حساب کاربری خود کار میکند. این یک عامل کلیدی برای کسب امتیاز کیفیت بالا و کسب نتایج جاری است.
شما با همکاری با یک همکار پریمیر گوگل همیشه و هر روز یک نفر را برای بهبود امتیاز کیفیت حساب ادوردز خود دارید.
با مرور تاریخچه تغییرات این حساب کاربری، میتوانیم متوجه شویم که مالک آن در طی 30 روز گذشته کارهای زیادی از جمله موارد زیر را انجام داده است:
این بهروزرسانیها فقط یک بار انجام نشده است. شما میتوانید در یک دوره 90 روزه مشاهده کنید که این آگهیدهنده به طور مداوم مشغول بهینه سازی حساب کاربری خود بوده است. این یک عامل کلیدی برای کسب امتیاز کیفیت بالا و کسب نتایج جاری است.
مشاهده کردیم که این حساب کاربری بر روی کاغذ عالی به نظر میرسد. اما مزایای واقعی یک کسب و کار از چنین امتیاز کیفیت بالایی چیست؟ جالب است بدانید که این آگهیدهنده خاص، قبلا در حدود هزار دلار در ماه برای PPC هزینه میکرد و در حال حاضر برای به دست آوردن همان مقدار کلیک ورودی، تقریبا نیمی از آن را هزینه میکند. به عبارتی هزینه تبلیغات کلیکی گوگل برای این شرکت، تقریبا نصف میانگین هزینه این تبلیغات در صنعت مدنظر شده است و اگر کمی اهل حساب و کتاب باشید، این نکته امتیازی بسیار تاثیرگذار و شگفت انگیز است.
اگر امتیازهای کیفی شما در این حد بالا نیست (عجیب است که چرا اینگونه نیست)، به راحتی میتوانید دلیل آن را متوجه شوید. حساب کاربری خود را دوباره بررسی کنید و متوجه شوید که در کدامیک از این بخشها دچار افت شدهاید و بر روی آن کار کنید.
همچنین این وظیفه را میتوانید به متخصصان تبلیغات در گوگل شرکت نوین مارکتینگ بسپارید تا با خیالی آسوده به حداکثر امتیاز کیفیت در کمپینهای PPC خود برسید.
در این مقاله قصد دارم Quality Score یا امتیاز کیفیت را کاملا توضیح دهم و تأثیر آن بر کیفیت تبلیغات گوگل را بررسی کنم. هر جا نامی از Quality Score میبرم منظورم همان سیستم امتیاز دهی گوگل به عبارت شما است که در ترجمه فارسی آن را امتیاز کیفیت ترجمه میکنم؛ این مفهوم با رتبه بندی موقعیت آگهی شما را در نمایش آن تعیین میشود.
مفاهیمی و پرسشهایی که در این مقاله بررسی میشود عبارتاند از:
کاربرد Quality Score در رتبه بندی گوگل برای تعیین کیفیت و سازگاری کلمات کلیدی وب سایت شما در تبلیغات کلیکی است. این امتیاز در تعیین هزینه به ازای هر کلیک (CPC) استفاده میشود و با بالاترین پیشنهاد مالی شما با در نظر گرفتن امتیاز کیفیت چند برابر میشود تا رتبه آگهیتان را در فرایند مزایده آگهی تعیین کند.
اگر میخواهید در زمینه تبلیغات کلیکی تبحر پیدا کنید، باید درکی مناسب از مفهوم امتیاز کیفیت داشته باشید. دلیلش هم این است که کیفیت عبارات ، بر روی هزینه و قدرت نفوذ کمپینهای تبلیغاتی تأثیر زیادی دارد. همانطور که اعتبار مالی شما در یک بانک یا مؤسسه مالی میتواند بر واجد شرایط بودن یا نبودن شما برای دریافت وام و میزان سود دریافتی اثر بگذارد، Quality Score گوگل نیز بر نحوه عملکرد تبلیغات کلیکی و میزان پرداختی شما به ازای هر کلیک، اثر مستقیم دارد.
هیچ کس (البته به نظر من به جز کارمندان گوگل) دقیقا نمیداند که هر کدام از این عوامل، چطور بر الگوریتم امتیاز کیفیت اثر میگذارد، اما این را میدانم که نرخ کلیک مهمترین عامل است. وقتی افراد بیشتری که آگهی شما را میبینند بر روی آن کلیک کنند، این نشانهای محکم و خوب برای گوگل است که آگهی شما مرتبط بوده و برای کاربران مفید است.
بر این اساس، گوگل پاداشهای زیر را برای شما در نظر میگیرد:
البته کلیکهای نابجا یا همان کلیکهای غیرواقعی بر روی این مسئله به صورت موقت تأثیر میگذارد، ولی به مرور زمان، گوگل مشکل را برطرف میکند.
قبل از خواندن این پاراگراف باید مختصری درباره هزینه تبدیل یا cpc (cost per conversion) توضیح بدهم. این عبارت در سیستم تبلیغات در گوگل به این معنی است که وقتی مخاطبی پس از کلیک بر روی آگهی شما وارد وب سایت یا صفحه مورد نظرتان میشود، کاری همانند ثبت نام یا خرید بر روی سایت شما انجام دهد و گوگل با استفاده از کدهای خود که بر روی سایتتان نصب شده قادر به ارائه گزارش هزینه تبلیغاتی توسط این سیستم است.
[برای آن که cpc را بهتر بشناسید حتما مقاله گوگل ادوردز چگونه کار می کند نوین مارکتینگ را بخوانید]
با ارزیابی هزاران حساب تبلیغات کلیکی گوگل، اکنون تقریبا میدانم که امتیاز کیفیت با میزان موفقیت تبلیغات کلیکی شما رابطه مستقیم دارد. با بهینه سازی Quality Score ، خودتان را برای بازگشت سرمایه بیشتر (ROI) آماده کنید. دلیلش هم این است که “Quality Score” بالاتر با هزینه به ازای یک ثبت نام یا عمل دیگر”cost per conversion” کمتر مرتبط است.
هزینه به ازای یک ثبت نام با هزینه به ازای کلیک فرق میکند. هزینه به ازای ثبت نام در مورد میزان پرداختی شما به ازای هر کلیک نیست، بلکه به این اشاره دارد که وقتی مخاطب شما بر روی وب سایتتان عملی را انجام میدهد چقدر باید پرداخت کنید، حال این عمل میتواند ثبت نام در یک قسمت رایگان سایتتان باشد یا خرید یک محصول از آن. از آنجایی که هر کلیک، به خرید یا ثبت نام منتج نمیشود، هزینه به ازای ثبت نام معمولا بیشتر از هزینه به ازای کلیک است.
خوشبختانه امتیاز کیفیت بالا هم هزینه به ازای کلیک و هم هزینه به ازای ثبت نام را کاهش میدهد.
به یاد داشته باشید که Quality Score، روشی است که گوگل از طریق آن مشخص میکند تبلیغات کلیکی شما، نیازهای مشتریهای احتمالیتان را برآورده میکند. هر چه در برآورده کردن این نیازهای احتمالی بهتر عمل کنید، گوگل هزینه کمتری از شما برای تبلیغات کلیکی میگیرد.
از آنجایی که Quality Score تعیین میکند تبلیغات شما کجا و چقدر نشان داده شوند، بسیار مهم است که رتبه خودتان را با کار مداوم بر روی اکانت گوگل افزایش دهید. با متمرکز کردن تلاشتان بر چند قسمت کلیدی میتوانید به این مورد دست یابید:
همانطور که میبینید، Quality Score در درجه اول مرتبط بودن را اندازه گیری میکند. پس برای بهبود Quality Score کلمات کلیدی، باید ساختار کمپینهای تبلیغات کلیکی خود را به گروههای کلمات کلیدی کوچک، به خوبی سازمان یافته و پیوسته تبدیل کنید. سازمان دهی و انتخاب کلمات کلیدی بهتر نیز به طور طبیعی کیفیت و ویژگی تبلیغات و محتوای وب سایت شما را بهبود داده، به شما این امکان را میدهد که دقیقا مخاطبانی را هدف قرار دهید که به احتمال زیاد خدمات شما را جستجو میکنند.
Quality Score کم، در درجه اول ناشی از عدم ارتباط بین کلمات کلیدی، گروه آگهی، متن آگهی، و محتوای صفحه فرود است. امتیاز کیفیت بالا به طور طبیعی زمانی به وجود می آید که یک حساب AdWords شامل کلمات کلیدی سازمان یافته در گروه کلمات کلیدی مناسب، متن آگهیهای منطبق با گروههای آگهی خاص و صفحات وب سایت مرتبط با پیشنهاد متن آگهی باشد.
گراف میزان تقریبی اثربخشی عناصر سازنده Quality Score یا امتیاز کیفیت
اگرچه هیچ پاسخ صحیح و آسانی برای بهبود فرمول امتیاز کیفیت شما وجود ندارد، اما توجه دقیق به مرتبط بودن تا حد زیادی امتیاز شما را افزایش میدهد و شاید یک مشاور و متخصص بازاریابی با تجربه بتواند، تحولی در Quality Score شما ایجاد کرده تا هزینههای شما را کاهش و بهرهوری آگهی را افزایش دهد.
در این مقاله با برخی مفاهیم سئو (SEO) نیز آشنا شدهاید در نوین مارکتینگ مقالههای بسیار مهمی برای سئو نوشته میشود.
[از شما دعوت می کنم به بخش مقالههای سئوی نوین مارکتینگ هم سری بزنید]
آیا به تجربه کاربری مشتریان پس از انجام خرید توجه میکنید؟ استفاده از روشهای قدیمی نظیر خبرنامهها، فاکتورهای فروش و ایمیلهای فروش بسیار ساده است، اما برای ایجاد یک تجربه کاربری منحصر بهفرد برای مشتریان که آنها را طرفدار نام تجاری شما کند، باید سطحی فراتر از این موارد را از خود نشان دهید. در این مقاله، سه نکتهی اساسی کاربردی که از همین امروز برای بهبود تجربه کاربری مشتریان و تبدیل آنها به مشتری دائمی میتوانید استفاده کنید را بیان میکنیم.
مقالهای که در پی میخوانید توسط دانا دیتوماسو مدیر فروش وب سایت ماز نوشته شده است ما در نوین مارکتینگ به روز ترین منابع دیجیتال مارکتینگ را برای متخصصان این زمینه ترجمه کرده و منتشر می کنیم برای این که پکیج کاملی از این راه حل های به روز و بسیار پیشرفته را داشته باشید با دپارتمان مارکتینگ نوین مارکتینگ تماس بگیرید.
سلام، من دانا دیتوماسو، مدیر و همکار بخش فروش در شرکت Moz هستم و امروز با شما دربارهی بهبود تجربه کاربری مشتریان صحبت خواهم کرد. من هم میدانم که بخش اعظم شغل ما در بازار، جذب مشتری بیشتر و افزایش تعداد خریداران است، اما چرا کسی نمیتواند همهی خریداران را به خود جذب کند.
در واقعیت اما، بخش دیگر شغل ما، حصول اطمینان از رضایت خریداران و مراقبت از آنها پس از تبدیل شدن به مشتری است. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که کسب و کار شما فاقد بخش حمایت از مشتریان باشد. اگر شما بخش حمایت از مشتریان دارید، واقعا باید با نحوهی کار آنها آشنا شوید، زیرا چیزی که به صورت معمول پس از انجام خرید توسط مشتری رخ میدهد، فقط ارسال نظرسنجیها است.
«کار ما چطور بود؟ به ما از 1 تا 10 امتیاز بدهید.» سؤالی که مقیاس وسیعی دارد و عملا بی فایده است. امتیاز شما، 4، 6 یا 8 است. این امتیاز چه تغییر مهمی در کار شما ایجاد میکند، اصلا کاربران آن را چگونه انتخاب کردهاند؟
فاکتورها بسیار مهم به نظر میرسند چراکه کاربران را از وضعیت حسابشان آگاه میکنند، خصوصا اگر شما محصولی بزرگ و گران را بفروشید یا در کسب و کارهای نرم افزاری فعال باشید. اما گاهی اوقات این فاکتورها به نوعی غیرشخصی، عجیب و نه چندان خوب است.
ممکن است که شما یک خبرنامه داشته باشید. خیلی عالی است. اما آیا خبرنامهی شما بر فروش متمرکز است؟ این یکی از مواردی است که خیلی مشاهده میشود. برای مثال، اگر کسی روی لینکی در خبرنامه برای ورود به وبسایت شما کلیک کند، مثلا برای دیدن یک مقالهی وبلاگی، پس از آن با یک پنجرهی خیلی بزرگ ثبت نام برای خرید یک محصول مواجه خواهد شد. بسیار خوب، کاربر همین حالا هم مشتری شما است، بنابراین نباید این پنجره را هیچوقت ببینید.
چیزی که در برخی از سایتها نظیر Help Scout میبینیم، گونهای دیگر و البته عالی از این مورد است. آنها یک پارامتر خاص را در آخر تمامی نشانیهای اینترنتی به کار رفته در خبرنامه اعمال کردهاند که از نمایش هرگونه پنجرهی اضافی برای ثبت نام جلوگیری میکند. دلیل آن هم واضح است، کسانی که عضو خبرنامه هستند، قبلا در سایت ثبت نام کردهاند و نیازی به دعوت مجدد وجود ندارد. در واقع دعوت مجدد مشتریان به عضویت در خبرنامه، به نوعی تخریب تجربه کاربری آنها است.
مقاله مرتبط: گرایشهای طراحی وب ۲۰۱۸: راهنمای کامل برای طراحان
آخرین مورد، ایمیلهای فروش است. این ایمیلها موضوع مورد علاقهی من هستند. اگر از سامانههای خودکار بازاریابی بر پایهی حساب کاربری به جای سامانههای خودکار بازاریابی بر پایهی اشخاص استفاده میکنید، بایستی از ارسال این ایمیلها جلوگیری کنید.
من چنین وضعیتی را زمانی تجربه کردم که مشتری یک شرکت میزبانی سایت بودم. تمامی مشتریان ما، با نام من در این سایت عضو شده بودند، پس از آن که یکی از توسعه دهندگان ما حساب کاربری جدیدی را برای دسترسی به برخی از موارد سرویس میزبان، ایجاد کرد؛ ارسال ایمیلهای فروش به سرعت و بدون در نظر گرفتن این مورد که هر دوی ما از یک دامنه استفاده میکنیم، آغاز شد. قاعدتاً آنها نباید به همکار ما برای خرید سرویس فشار میآوردند چون ما سرویس را پیش از آن خریداری کرده بودیم. این موضوع بارها و بارها برای ما تکرار شده است.
در نتیجه شما باید مطمئن شوید که برای مشتریان یا کاربرانی که در یک شرکت کار میکنند ایمیل تبلیغاتی ارسال نکنید. این مورد نیز یک تجربه کاربری ناخوشایند است و این طور به نظر میرسد که شما از همه چیز بی خبر هستید. این کار باعث کاهش و حتی از بین رفتن اعتماد مشتریان خواهد شد.
در مقابل، به مواردی که میتوانید برای بهبود تجربه کاربری مشتریان انجام دهید میپردازیم. منظور من نکاتی به جز تصحیح مواردی است که به خوبی کار نمیکنند. چند موضوع دیگر هم وجود دارد که با انجام آنها به مشتریان خود نشان میدهید که برای شما مهم هستند و به نگه داشتن آنها و فروش محصول به آنها برای همیشه اعتقاد دارید.
اولین مورد، دنبال کردن آنها در شبکههای اجتماعی است. ابزار مورد علاقهی من برای این کار FullContact است. شما میتوانید نشانی ایمیل هرکسی را در این برنامه وارد کنید و نرم افزار در پاسخ تمامی حسابهای کاربری آنها در شبکههای اجتماعی مختلف را نمایش میدهد. پس از آن، مثلاً به توییتر بروید و حساب کاربری همهی مشتریان خود را دنبال کنید. یا حتی اگر به دنبال کردن آنها علاقه ندارید، فهرستی از آنها را تهیه کنید، فهرستی مخفی از نشانی شبکههای اجتماعی مورد استفادهی مشتریان.
یکی از شرکتهایی که این مورد را به خوبی در پیش گرفته است، InVision است. این شرکت نرم افزاری دارد که امکان اشتراک گذاری نمونههای اولیه، خصوصا نمونههای اولیهی طراحی را به مشتریان ارائه میدهد. بنابراین آنها یک وبلاگ دارند که در آن تعداد زیادی محتوای بسیار کاربردی وجود دارد. آنها به وضوح به مشتریان خود توجه میکنند و چیزهایی که کاربران به اشتراک میگذارند را در تولید محتوای وبلاگی خود در نظر میگیرند. پس از آن با استفاده از سؤالاتی که میپرسند، به چگونگی کمک به مشتریان از طریق چیزهایی که به اشتراک گذاشتهاند پرداخته و آن را اعمال میکنند.
همچنین از مشاهدهی اشارات (منشنها) بدون نام تجاری هم اطمینان حاصل کنید. مشاهده و رصد مطالب فهرست خاصی از کاربرانی که برای مثال «من از (نام محصول شما) متنفر هستم» را توییت کردهاند، کار سختی نیست. شما میتوانید با برقراری ارتباط با فرد و بیان اینکه این نکته که مشکل آنها یک مورد خاص بوده، از تخریب محصولتان جلوگیری کنید. ارسال پیامهایی نظیر «شما فقط یک تجربه کاربری ناخوشایند با محصول ما داشتهاید، بیایید به دنبال راهی باشیم که آن را رفع کنیم» یا «سلام، ما فعالیت شما در توییتر را مشاهده کردیم و راهکارهایی برای رفع مشکل را به شما ارائه میکنیم» نیز روشی مناسب است.
شاید به نظر کمی خسته کننده باشد اما این ایده که با دنبال کردن کاربران در توییتر و مشاهده اشارات بدون نام تجاری آنها، شما میتوانید یک مشتری عصبانی یا یک مشتری فعلی که قصد ترک شما را دارد، را از تصمیمش منصرف کرده و بازگردانید، بسیار مفید است. زیرا نگه داشتن مشتری فعلی روشی ارزانتر از جذب یک مشتری جدید است.
مورد بعدی، نظارت پس از فروش است. کاری که من میکنم ساخت یک مشتری فرض است که از سایت خرید میکند. اگر بخشهای فروش متفاوتی در سایت دارید، مشتری یکی از این بخشها را به عنوان مشتری فرضی در نظر بگیرید. طبق روند معمول مشتری شما بایستی همه ایمیلها، فاکتورها و هر چیزی که پس از فروش به یک مشتری معمولی بخش مورد نظر ارسال میشود را دریافت کند.
پس از آن حساب کاربری مورد نظر را بررسی کنید. آیا کار شما عالی بوده است یا برعکس، برای مشتری مزاحمت ایجاد کردهاید؟ آیا به جز ارسال فاکتورها در طول سال هیچ خبری از شما نبوده و پس از یک سال ناگهان درخواست تمدید قرارداد را ارسال کردهاید؟ مکالمهی انجام شده بین شما و مشتریتان چگونه بوده است؟ واقعا باید به این مورد توجه خاصی داشته باشید. بسته به سازمان شما، باید به مشتریان نشان دهید که چنین اتفاقی نیفتاده و شما واقعا میخواهید ارتباطی دائمی و پویا با آنها داشته باشید.
بنابراین شما بایستی از مناسب بودن نحوهی رفتار خود با مشتری اطمینان حاصل کرده و درست مثل رفتار مناسبی که با مشتری فرضی دارید، با آنها خوب رفتار کنید. سعی کنید که همهی مشتریها از خدمات یکسانی برخوردار باشند و هر چیزی که برای یک مشتری ارائه میشود برای سایرین هم در دسترس باشد. این مورد بسیار کاربردی و مهم است.
مورد سوم، محتوای بهتر است. به نظر من در حالت کلی، هر سازمانی باید محتوای متنوعتری نسبت به آنچه همین حالا ارائه میدهد، به کاربران هدیه دهد.
در حال حاضر، همواره تمرکز خاصی بر تولید محتوای جدید داریم و بر آن تأکید میکنیم. در حالی که واقعیت این است که برخی از بهترین و کاراترین مطالب ما، محتوای قدیمی ما هستند و شاید بد نباشد که به آنها باز گردیم و آنها را به روز رسانی کنیم. آنچه که ما دوست داریم به کاربران معرفی کنیم، مدل تشویقی مایکروسافت است. آنها روشی خاص برای تشویق کارکنان خود دارند که نه تنها شامل اهدای هدایای جدید، بلکه اهدای چیزهای قدیمی نیز میشود. روش کار آنها به شکلی است که 33٪ از آنچه اهدا میشود چیزی است که فرد دریافت کننده شخصاً در تولید آن فعالیت داشته است.
ممکن است که مورد تشویقی، حتی یک محتوای جدید باشد، بنابراین محتوا باید به گونهای باشد که 33٪ آن شامل چیزی است که فرد پیش از آن به اشتراک گذاشته است. تصویر کنید که مثلاً یکی از کاربران شما موضوعی بسیار کاربردی را به اشتراک گذاشته است. خیلی عالی است. برای این کار باید به او پاداشی بدهید. بایستی به این فکر کنید که چه چیزی را با مشتریان خود به اشتراک بگذارید و این کار چگونه میتواند تشویق کننده باشد. حتی اگر خودتان شخصا چیزی ننویسید، میتوانید از مسابقات استفاده کنید و یا آن را در خبرنامه خود منتشر کنید.
چطور میتوانید به آن مشتریان ارزش دهید؟ 33٪ سوم چیزی است که آنها از دیگران به اشتراک گذاشتهاند. آیا راهی وجود دارد که صدای دیگران را در سازمان خود تشدید کرده و کاری کنید که محتوای آنها منتشر شود؟ قطعا در بازاریابی و خصوصا در سازمانهای بزرگ و حتی در سئو ، امکان عدم ارتباط میان شما و کسانی که به آنها حقوق میدهید وجود دارد، همیشه اتفاقات جالبی در سازمان در حال رخ دادن است که باید از آنها آگاه شوید.
کار مهمی که شما میتوانید برای بهبود تجربه کاربری انجام دهید صحبت دربارهی چیزهایی است که دیگران تولید کردهاند، شاید لازم باشد که آن را به مطلبی تبدیل کنید که به سادگی در شبکههای اجتماعی قابل اشتراک باشد یا اینکه لازم شود که آن را به یک پست وبلاگی، ویدئو یا هر چیز دیگری که برای شما جواب میدهد تبدیل کنید. سپس به این فکر کنید که چگونه آن را منتشر کرده و به دست مشتریان برسانید، زیرا موضوع فقط رساندن پیام نیست، بلکه مشتری مورد نظر باید دیده شود.
آنها باید انواع پیامهای منتشر شده در سازمان شما را مشاهده کنند، زیرا زمانی که یک مشتری به شما پول میدهد، فقط به دلیل عالی بودن پیامهای تبلیغاتی شما نیست. بلکه به دلیل چیزی است که شما به او ارائه میدهید. بنابراین با تجدید پیوند خود با مشتریان از طریق محتوایی که تولید میکنید، چیزی که به اشتراک میگذارید، آنچه که در مطالب منتشر شدهی دیگران مییابید، چیزی که با مشتریان به اشتراک میگذارید و به طور کلی هر آنچه که منتشر میکنید، قادر خواهید بود که رابطهی خود را با مشتریان تعمیق کنید. به این ترتیب آنها از یک مشتری معمولی و عادی، به طرفدار دو آتشهی شما تبدیل شده و در کنار شما خواهند ماند. باقی ماندن آنها نه تنها باعث افزایش فروش شما میشود، بلکه هزینهی شما را نیز کاهش میدهد، زیرا هزینهی نگه داشتن یک مشتری از به دست آوردن یک مشتری جدید بسیار کمتر است. از سویی دیگر آنها افراد را به شما ارجاع میدهند، کاری که از خرید تعداد زیادی تبلیغ، صرف هزینههای بالا برای بهبود سایت و سئو ، بسیار ارزانتر است.
امتیاز کیفیت به شما کمک میکند در جستجوهای بیشتری دیده شوید. در سطح کلمات کلیدی، ابزارهای اندازه گیری عالی وجود دارد. این به شما کمک میکند که آیا کلمات کلیدی شما مرتبط است یا نه. اهداف شما چقدر اهمیت دارد و با چه نرخی مخاطبان بر روی تبلیغات کلیک میکنند. اگر هر چه این 3 فاکتور مهم شما در مسیر درست هدایت شوند، شما CPC های (هزینه برای هر کلیک) کمتری دارید و کمپین جستجوی پولی موفقتری خواهید داشت.
متاسفانه، بهینه سازی سایت زمانبر است، هدف های تبلیغاتی چرخشهای بیپایانی دارند و انتظار میرود بهبود CTR انرژی زیادی از شما بگیرد. به طور متوسط شما نمیتوانید در عرض یک شب امتیاز کیفیت بالایی را کسب کنید. چنین امتیازهایی اگر هم به دست آیند پایدار نخواهند بود.
با توجه به این واقعیت ناخوشایند، هنگامی که حرف از بهینهسازی فوری به میان میآید، شما در شرایط دشواری قرار میگیرید. مگر این که فقط بر روی نرخ کلیک یاCTR تمرکز کنید.
امروز، من قصد دارم به شما نشان دهم چگونه میتوانید کلمات کلیدی با ارزش بالا را شناسایی کرده و CTR بالا را در حساب کاربری AdWords و فراتر از آن به دست آورید.
این چه معنایی دارد؟
آیا تمام CTR های بالا خوب نیستند؟
در ادامه متوجه خواهید شد…
از آنجا که CTR نشان دهنده درصد افرادی است که آگهی شما را مشاهده میکنند (نرخ مشاهده impression) و سپس بر روی آن (تبلیغات) کلیک میکنند. این فرمول چیزی شبیه به این است:
(کل کلیک ها بر روی تبلیغات) / (کل نمایش) = نرخ کلیک (CTR)
اگر کسی بر روی یکی از تبلیغات شما کلیک کند، آن تبلیغات تنها یک قدم به رسیدن به هدف خود نزدیکتر میشوند. به عنوان مثال، در اینجا
اقدام مطلوب تکمیل عملکرد AdWords این صفحه است. “اقدام” میتواند یک خرید، یک تماس تلفنی، پرکردن یک فرم باشد: هر چیزی که نشان دهنده ارزش محتوای شما در تجارت و کمپین AdWords است.
با ایجاد تبلیغات در صفحه وبسایت با استفاده از یک کلمه کلیدی و تمایل به جستجو، شما افزایشی در امتیاز کیفیت و کاهش در CPC (هزینه در برابر هر کلیک) دریافت خواهید کرد. به همین دلیل، دستیابی به نرخ بالای کلیک (CTR) برای موفقیت PPC ضروری است.
با این حال، “بالا بودن” یک مفهوم نسبی است. در تحقیق ما، متوسط CTR جستجو در شبکه AdWords 1.9 درصد است. اما به طور کلی میزان نرخ کلیک خوب در حدود 4 تا 5٪ است. این آمار را وب سایت ورداستریم با بررسی هزاران تبلیغ کلیکی در صنایع مختلف به دست آورده مقاله مربوط به این آمار را به زودی در بلاگ نوین مارکتینگ منتشر میکنیم.
اگر هدف از یک جستجو از جانب هر دو روش تبلیغاتی یعنی جستجوی کلیکی و صفحه فرود تأمین شود، شما به فروش و رهبری بازار دست پیدا میکنید. ارزش بالا اینگونه تعریف میشود.
در روی دیگر سکه، اگر شما یک کلمه کلیدی با CTR بالا را پیدا کنید، اما نرخ تبدیل مناسبی دریافت نکنید قطعا در جایی مرتکب اشتباه شدهاید. شما یک پیشنهاد سازگار با تمایل افراد را ایجاد نکردهاید یا صفحه اصلی شما یک نقطه اصطکاک است؛ همچنین میتواند به این معنی باشد که شما در کل، کلمات کلیدی اشتباهی را مورد هدف قرار دادهاید.
قبل از اینکه ما به رفع مشکل حساب کاربری با CTR بالای شما بپردازیم که کلمات کلیدی را به موفقیت تبدیل نمیکند، اجازه دهید ظرفیتهای شما را کشف کنیم.
یافتن باارزشترین کلمات کلیدی حساب کاربری شما میتواند به آسانی با استفاده از فیلترهای شخصی انجام شود.
اول، شما باید درک درستی از عملکرد خود داشته باشید. برای اکثر حسابهای کاربری، 30 روز زمان مناسبی خواهد بود. از آنجا، وارد رابط کاربری AdWords خود شوید، به نوار ابزار کلمات کلیدی بروید، روی دکمه «ستونها» کلیک کنید و «اصلاح ستونها» را برگزیند.
هنگامی که شما وارد ستون رابط کاربری مشتری شدید، زمینه مشاهده آن را به صورت زیر تغییر دهید (توجه داشته باشید که مهمترین ستونها مربوط به CTR و نرخ تبدیل است. اگر میخواهید، میتوانید اطلاعات دیگر را حذف و اضافه کنید.
هنگامی که ستونهای شما به درستی مرتب شدند، آنها را با فشار دادن دکمه “Apply” فعال کنید .
اینجا جایی است که ممکن است کمی باعث ارتقای شما شود. حالا که ترتیب ستونهای خود را مرتب کرده و اطلاعات را دستهبندی کردید، زمان آن است که فیلترهای با ارزش و با CTR بالای خود را نیز ایجاد کنید که به شکل زیر خواهد بود:
چرا براساس این پارامترها فیلتر میکنید؟ بیایید آن را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنیم
حالا، به جای اینکه مجبور به گشتن در کل حساب کاربری خود باشید، با یک مجموعه دادههای واجد شرایط، کار میکنید. از آنجا، شما میتوانید شروع به کشف کلمات کلیدی جدید کنید که نشان دهنده بالاترین عملکردند و قفلهای زیادی را در مسیر موفقیت به روی شما باز میکنند. شما همچنین میتوانید یک نقطه پرش برای بهینه سازی به دست آورید: کلمات کلیدی با CTR بالا و نرخ تبدیل پایین.
اگر یک کلمه کلیدی، کلیکهای زیادی دریافت میکند اما منجر به فروش و درآمدزایی برای نام تجاری و غیره نمیشود، پس نرخ بالای کلیک برای آن کلمه برای تجارت شما بد است. دلیل این موضوع نیز روشن است:
این کلمات کلیدی کم بازده اساسا از کلمات کلیدی با کارایی بالای شما سرقت میکنند و شما از بودجه محدودتان برای اقدامات بدون منفعت استفاده میکنید. خوشبختانه، اقداماتی برای از بین بردن کامل این تاثیرات منفی وجود دارد.
بهترین نقطه شروع برای تعیین اینکه کدامیک از صفحات بیشترین تاثیر را در بهبود نرخ تبدیل کلمات کلیدی شما دارد، وضعیت امتیاز کیفیت صفحات است. این پاپ آپ به شکل زیر است:
این پاپ اپ به شما خواهد گفت که آیا مشکل شما مربوط به صفحه فرود است یا نه. اما هر چند مشکلات مربوط به صفحات فرود میتوانند زمانبر باشند، آنها نسبتا ساده هستند.
اولین چیزی که به هنگام بهینهسازی صفحات وب خود باید بررسی کنید، سر تیترهای آن است. یک سرتیتر قوی که مربوط به کلمه کلیدی و محتوای تبلیغات شما است، میتواند نظر بازدیدکنندگان شما را جلب کند (همچنین باعث بهبود امتیاز کیفیت آنها میشود). شما همچنین می توانید از ابزار Google PageSpeed استفاده کنید تا ببینید آیا مشکل شما مربوط به زمان بارگذاری است. صفحه وبی که بیش از 3 ثانیه طول میکشد تا بارگذاری شود، برای هر هدفی بیفایده خواهد بود. این صفحه به ایران خدمات نمیدهد و واضح است که باید با فیلتر شکن بازش کنید.
از این نقطه به بعد، طراحی تمیز و جذاب است که قابل اعتماد و حرفهای بودن شما را به رخ میکشد همین طور این طراحی باید با برند شما سازگار باشد. بعد از این بهینهسازیها یک کلمه کلیدی با نرخ کلیک بالا به حساب AdWords خود اضافه کنید.
بخشی از مشکل شما با CTR بالا و نرخ تبدیل پایین میتواند به سبب چشم انداز مخاطبان شما باشد که آیا برای آنها منطقی است با صفحه شما تعامل برقرار کنند؟ آیا آنها اصلا بر روی کلمات کلیدی شما کلیک نخواهند کرد؟ اینجا جایی است که RLSA و هدف گذاری ایفای نقش میکند.
به طور معمول، RLSA برای تنظیم تقاضا در شبکه جستجو از طریق قدرت بازاریابی مجدد تعریف شده است. این زمانی اتفاق میافتد که تبلیغ کنندگان فقط از تابع “صرفا تقاضا” استفاده میکنند. RLSA همچنین دارای گزینه ای به نام “هدف و ارائه پیشنهاد” است که اجازه میدهد تا شما تبلیغات خود را به جستجوگرانی ارائه دهید که عضو لیستهای بازاریابی خاصی هستند.
RLSA چگونه به شما کمک میکند؟ سوال خوبی است!
اگر شما یک کلمه کلیدی با CTR بالا و نرخ تبدیل پایین داشته باشید، مخاطبان تبلیغات شما تنها محدود به کسانی میشوند که از قبل از سایت شما بازدید کردهاند. این باعث کاهش بازدیدکنندگان جدید میشود که با فضای سایت شما ناآشنایند و مخاطبان شما محدود به افرادی میشود که با برند شما آشنا و آماده اقداماند.
در برخی موارد، بدون توجه به آنچه شما انجام میدهید، یک کلمه کلیدی به تنهایی باعث موفقیت نمیشود. اگر از تمام گزینههای بهینه سازی خود استفاده کردهاید، کلمه کلیدی را فراموش کنید و بعدا دوباره به آن بازگردید. در عوض تلاشهای خود را معطوف زمینههایی کنید که میتوانید تغییرات مثبت را در آنها ایجاد کنید.
هنگامی که کلمات کلیدی با CTR و نرخ تبدیل بالای خود (MVP) را شناسایی کردید و آنهایی را که نیاز داشتید بهینه سازی کردید، وقت آن است که فرصتهای جدید را کشف کنید. بهترین نقطه برای شروع این کار گزارش کوئریهای شما است.
فهرست کلمات کلیدی MVP خود را دانلود کنید و گستره مربوط به یک دوره طولانی که کلمات یکسال را شامل میشود را باز کنید. اکنون زمان بررسی فرارسیده است. فیلترهای خود را براساس «متون کلیدی» که «شامل» بهترین و سودهترین کلمات کلیدی که تا به حال داشتهاید، مرتب و تنظیم کنید .
حالا، هر چند وقت یکبار این کلمات کلیدی را در این فیلد وارد کنید تا کلمات کلیدی طولانی را که حاوی بخشی از کلمات کلیدی ارزشمند شما هستند را بیابید. این کار شامل کلمات با حجم بالا نمیشود اما موقعیتهایی از کلمات کلیدی با ارزش فوقالعاده را ارائه میدهد که بر روی پیشرفتهای تاریخی حساب کاربری شما تأثیر میگذارد.
انتخاب کلمات کلیدی درست بسیار مهم است برای این کار همیشه نیازمند سعی و خطا هستیم اما اکر در این راه از یک آژانس دیجیتال مارکتینگ کمک بگیریم سرمایه خود را کمتر به هدر داردهایم کمپینهای موفق هر آژانس دیجیتال مارکتینگ میتواند رزومه مناسبی برای آنها باشد. حتما از آژانس دیجیتال مارکتینگ خود نمونه های موفق کمپین های PPC را بخواهید
وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست؟ شاید در ابتدا احساس کنید که این سوالی ساده است. اما با جستجوی این عبارت و معادل انگلیسی آن در گوگل، متوجه میشوید که با موضوعی به ظاهر سهل اما در باطن مشکل روبرو هستید. موضوعی که میشود صدها جمله درباره آن بحث و گفتگو کرد و شاید در نهایت نیز حق مطلب ادا نشده باشد.
در این مقاله تلاش من بر این است تا منابع مطالعاتی گوناگون را با تجربیات شخصی و کاری درهمآمیزم و به این سوال و سوالات مرتبط با آن پاسخی درست دهم. در نتیجه میتوان گفت که این مقاله دقیقا بر اساس منابع مطالعات ذکر شده تدوین نشده است؛ و خوشحال میشوم تجارب و دیدگاههای شما را نیز در این زمینه بدانم.
چرا شناخت وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
فرد آلن، کمدین معروف آمریکایی، در یکی از استندآپ کمدیهایش میگوید: ۸۵ درصد ماجرای آژانسهای تبلیغاتی، گیج شدن است و ۱۵ درصد باقیمانده هم کیمسیونی است که دریافت میکنند.
البته این جمله بیشتر از هر چیز یک شوخی بامزه است. تصور میکنم فِرِدی، قبل از گفتن این جمله هنوز مقاله ما را نخوانده.
انسان همیشه با مسئله انتخاب روبرو است. این انتخابهای ماست که وضعیت آینده ما را مشخص میکند. در علم مدیریت نیز به مسئله تصمیمگیری، به عنوان یکی از مهمترین وظایف مدیران اشاره شده است. در نتیجه برای داشتن یک انتخاب و تصمیمگیری درست، کسب آگاهی مسئله مهمی است.
در نتیجه شناخت وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ به مدیران کسب و کارها کمک میکند تا در پروسه همکاری با این آژانسها و برونسپاری مسئولیتهای دیجیتال مارکتینگ سازمان مطبوع خود، انتخاب درستتری داشته باشند.
همچنین شناخت این وظایف در پیگیری امور مربوط به دیجیتال مارکتینگ بسیار مؤثر است. شما با خواندن این مقاله از شرکتی که وظیفه دیجیتال مارکتینگ را به آن میسپارید تصویر واضحتر و انتظارات درستتری از آثار فعالیتها آن بر کسب و کارتان به دست میآورید.
در نتیجه اگر شما نیز تصمیم به همکاری با یک آژانس بازاریابی دیجیتال گرفتهاید، پیشنهاد میکنم با ادامه این مقاله همراه ما باشید.
چرا باید فعالیتهای آنلاین کسب و کار خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ بسپریم؟
مهمترین دلیل برونسپاری فعالیتهای آنلاین به ترتیب عبارت اند از:
1. افزایش سرعت رشد در رسیدن به اهداف سازمانی در فضای آنلاین
2. جلوگیری از فعالیتهای اشتباه و کاهش هزینههای استخدام کارکنان جدید
3. صرفه جویی در هزینه فعال کردن دپارتمان دیجیتال مارکتینگ
آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، معمولا تجربه بالایی در انجام فعالیتهای آنلاین دارند. در نتیجه میتوانند در مدت بسیار کوتاهتری فعالیتهای بازاریابی دیجیتال را برای شما آغاز کنند.
از سویی بیتجربگی سازمان مطبوع شما در زمینه دیجیتال مارکتینگ، ممکن است برای شما گران تمام شود. این در حالی است که آژانسهای بازاریابی دیجیتال بسیار کمتر دچار خطا شده و شما چوب بیتجربی خود را نمیخورید.
در نهایت مهمترین عامل مسئله هزینههاست. بهتر است بدانید که فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ ترکیبی از تخصصهای گوناگون است. در نتیجه در این آژانسها مجموعهای از متخصصان توسعه بازار، استراتژیستها، طراحان وب و اپلیکیشن، تولیدکنندگان محتوا، متخصصان سئو و متخصصان شبکههای اجتماعی مشغول به کارند.
هر کسب و کاری چه کوچک و چه بزرگ، برای کسب نتایج مثبت از دیجیتال مارکتینگ، نیازمند این نیروهای متخصص است. اما واقعیت این است که کمتر کسب و کاری آنچنان بزرگ است که استخدام و پرداخت هزینه چنین دپارتمان پرهزینهای، برایش منطقی و توجیه پذیر باشد. از سویی در عمل نیز این کسب و کارها نیازمند نیروی تمام وقت در این زمینهها نیستند.
در نتیجه برای بسیاری از کسب و کارها حتی کسب و کارهای بزرگ، برونسپاری فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ تصمیمی بهصرفه و مناسب است.
البته نباید فراموش کرد که در مواقعی معدود توجیحات درستی برای فعال کردن این دپارتمان برای بعضی از کسب و کارها وجود دارد. در این زمینه توصیه میکنم که قبل از تصمیمگیری به درستی و با دقت فراوان هزینهها، نیازمندیها، محدودیتهای زمانی و مالی خود را در نظر بگیرید.
در این حالت نیز بهترین تصمیم این است که دپارتمانی کوچک برای کارسپاری به آژانسهای بزرگ در شرکت خود تشکیل دهید. این دپارتمان کارش ارائه گزارش، سنجیدن عملکرد و نظارت بر نحوه کارکرد شرکت طرف قرارداد شما در موضوع دیجیتال مارکتینگ است.
در این زمینه مطالب بسیار کمی در وب فارسی و حتی وب انگلیسی وجود دارد. شاید تصور این است که وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ مسئلهای مشخص است و نیازمند توضیحات بیشتر نیست. از سویی منابع مختلف در این زمینه بیشتر روی وظایف متخصص دیجیتال مارکتینگ تمرکز کردهاند.
اما همانطور که در بخش قبلی گفتم، بسیار مهم است که صاحبان کسب و کار برای موفقیت در فرایند همکاری با یک آژانس بازاریابی دیجیتال، شناخت کافی از وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ همکار خود داشته باشند. در نتیجه توصیه میکنم که این بخش را با دقت بیشتری مطالعه کنید.
آژانسهای دیجیتال مارکتینگ معمولا وظایف متنوعی را برای خود تعریف میکنند. البته هر آژانسی بسته به تیمهای تخصصی خود و تواناییهای ویژه کارکنانش، در بعضی وظایف متخصصتر است.
در نتیجه این مسئله، آژانسهای تخصصی شکل گرفتهاند. مثلا آژانسهایی که روی یک یا چند خدمت خاص تمرکز میکنند، مانند آژانس تخصصی بازاریابی شبکههای اجتماعی که به صورت تخصصی فعالیتهای شما را در شبکههای اجتماعی مختلف، ترویج و تبلیغ میکند. طبیعتا بسته به نیازهای شما میتوان یک آژانس تخصصی یا یک آژانس کامل را برای برونسپاری وظایف انتخاب کرد.
اولین قدم در همکاری میان شما و یک آژانس بازاریابی دیجیتال، مطالعه کسب و کار شما و بازار هدف آن است. یک آژانس دیجیتال مارکتینگ خوب، پیش از هر فعالیتی میکوشد به شناخت درستی از کسب و کار شما و بازاری که در آن فعالید برسد.
البته اما و اگرهای فراوانی در این زمینه وجود دارد. مواردی مثل میزان پیچیدگی کسب و کار شما، میزان وضوح انتظارات شما از آژانس دیجیتال مارکتینگ، میزان بودجه در نظر گرفته شده برای این فعالیتها و… میتواند بر کیفیت و کمیت فعالیتهای این مرحله موثر باشد.
مثلا گاهی یک کسب و کار با خواستهای مبنی بر توسعه برند و تبلیغات آنلاین خود، به آژانس دیجیتال مارکتینگ ما یعنی نوین مارکتینگ مراجعه میکند. در این شرایط مطالعه بازار و کسب و کار یک کار جدی و زمانبر است.
اما گاهی یک کسب و کار با خواستهای مشخص و ساده، مثل کسب رتبه در یک کلمه کلیدی مشخص، یا طراحی سایت با ویژگیهای از پیش تعریف شده، یا تولید میزان مشخصی محتوا در موضوعی از پیش تعریف شده، به سراغ ما میآید. در این شرایط معمولا مسئله مطالعه بازار و کسب و کار، اگرچه بیاهمیت نیست، اما اهمیت بسیار کمتری دارد.
در نهایت فراموش نکنید که در صورت انجام چنین مطالعهای روی کسب و کار شما، حتما نسخه مکتوب آن را دریافت کنید و با بررسی آن در صورت وجود تناقض با کسب و کارتان، مراتب را به آژانس مذکور اطلاع دهید.
طبیعتا این بخش نیز به فراخور بخش قبلی میتواند پیچیده و یا ساده باشد. اما به هر حال چه برای خواستهای ساده مثل سئوی یک کلمه کلیدی خاص، یا خواستهای پیچیده، این بخش از وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ قابل حذف نیست. در واقع یک استراتژی خوب تفاوت بین شکست و موفقیت را پدید میآورد.
در نتیجه وجود یک استراتژیست خوب، میتواند نقش بسزایی در موفقیت فعالیتهای آژانس بازاریابی دیجیتال داشته باشد. یک استراتژی مشخص باید بتواند به سوالات زیر پاسخ دهد:
در نهایت این استراتژی توسط مدیر اجرایی پروژه شما اجرا میشود. در پروسه اجرا، آژانس دیجیتال مارکتینگ ممکن است هریک از فعالیتهای زیر را به عنوان بخشی از وظایف مورد نیاز برای یک پروژه انجام دهد.
سایت و اپلیکیشن نقطه اتصال کسب و کار شما با فضای آنلاین و نقطه آغاز سایر فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ است. به زبان ساده تا چیزی برای معرفی نباشد، فعالیتهای بازاریابی بیمعنی خواهد بود.
وجود یک تیم تخصصی شامل طراح رابط کاربری (UI designer)، توسعهدهنده سمت کاربر (Frontend developer) و توسعهدهنده سمت سرور (Backend developer)، حداقل نیازمندیهای در این زمینه است.
به تجربه دریافتهام که پس از تخصص کافی، مهمترین فاکتور یک تیم طراحی سایت و اپلیکیشن، صداقت است. در موارد زیادی دیدهام که طراحان سایت و اپلیکیشن، بر خلاف نیازهای واقعی کارفرما و تنها بر اساس منافع شخصی خود پیشنهاد ارائه میکنند.
با اطمینان بالایی میتوان گفت بیش از 80 درصد کسب و کارها، برای طراحی سایت خود میتوانند با هزینههایی کمتر، از سیستمهای مدیریت محتوای (CMS) آماده استفاده کنند و با این سیستمها همه نیازهای خود را پوشش دهند.
در نتیجه افتادن در چاه هزینههای بالای طراحیهای اختصاصی (مگر در شرایط و نیازهای خاص پروژههای بزرگ) موضوعی است که در این مرحله باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. در پروژههای بزرگ هم با قاطعیت تمام میگویم که طراحیهای اختصاصی چندان آش دهان سوزی نیستند.
سالها پیش بیل گیتس در کتاب کسب و کار بر بال اندیشه گفت: محتوا پادشاه است! و امروز این پادشاهی بسیار شوکتمندتر از سابق است.
حقیقت این است که این جمله، یک جمله تبلیغاتی نیست؛ بلکه نشات گرفته از واقعیت امر محتواست. شاید بهتر باشد بگویم جهان آفرینش بر پایههای محتوا بنا شده است. آنوقت سادهتر میتوان به اهمیت محتوا پیبرد.
محتوا مانند خون در رگها، در همهجا جاری است. هرچیزی که مفهومی دارد، یعنی محتوایی دارد. در فضای وب نیز این قاعده برقرار است. تصاویر، ویدئوها، متون، فایلهای صوتی و… همگی اشکالی از محتوا هستند. واقعا اگر محتوا نبود جهان از معنی تهی میشد.
در نتیجه یکی از وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ که اهمیت بسیاری دارد، تولید محتوای با کیفیت و متناسب با کسب و کار شماست. در این زمینه آژانس بازاریابی دیجیتال نیازمند متخصصانی برای تولید محتوا است که علاوه بر درک عمیق محتوای مناسب و قابل انتشار در فضای وب، ذهنی خلاق و دستی توانمند برای نگارش داشته باشد. تسلط بر اصول نگارش و درستنویسی نیز سادهترین مسئلهای است که متخصصان تولید محتوا باید به آن اشراف داشته باشند.
در این زمینه بررسی فعالیتهای پیشین آژانسهای دیجیتال مارکتینگ و سایت و شبکههای اجتماعی خود همان آژانس مانند سایت نوین مارکتینگ ، میتواند بر اطمینان شما از بالا بودن کیفیت محتوای تولید بیفزاید.
از دیگر وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ سئو یا همان بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو است. بهترین سایتها به همراه جذابترین محتواها؛ دیده نخواهند شد مگر اینکه در نتایج جستجوی گوگل در جایگاه مناسبی قرار گیرند.
سئو مجموعهای از دانشهاست که موجب بهبود رتبه صفحات وبسایت شما در نتایج جستجوی مرتبط میشود. سئو در واقع دانشی میانرشتهای است، از سویی ارتباط تنگاتنگی با محتوا و از سوی دیگر ارتباط موثری با طراحی سایت دارد. در نتیجه یک متخصص سئو علاوه بر دانش سئو، نیازمند اطلاعات کافی در زمینه تولید محتوا و طراحی سایت است.
معمولا سئو پای ثابت وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ است. برای یافتن یک آژانس بازاریابی دیجیتال خوب در زمینه سئو، بهترین کار بررسی پروژههای قبلی و نتایج حاصل شده از آنهاست. البته در این بررسی نیز، بهترین شیوه سوال کردن از مشتریان قبلی است.
همین طور جستجو در بخش privet مرورگر اینترنتتان هم هیچ وقت به شما دروغ نمیگوید. کافی است کلمه کلید پروژههای کار شده را از آژانس دیجیتال مارکتینگ مدنظرتان بپرسید. ولی از من میشنوید در مذاکرات خود بگذارید مدیر آژانس دیجیتال مارکتینگ چند کلمه کلیدی را که به صفحه اول گوگل رسانده، به شما نشان دهد.
تبلیغات آنلاین در واقع بخش کوچک اما بسیار موثر بازاریابی دیجیتال است. تبلیغات آنلاین با اهداف مشخصی مثل برندسازی یا فروش محصول و خدمت انجام میشود. یکی از وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ توانایی مدیریت تبلیغات آنلاین در رسانههای مختلف دیجیتال و کسب بهترین نتایج از آن است.
از آنجا که بزرگترین کارگزار تبلیغات آنلاین جهان، موتور جستجوی گوگل است. یک شرکت دیجیتال مارکتینگ موفق، شرکتی است که به خوبی با اصول تبلیغات در گوگل یا همان Google AdWords آشنایی داشته باشد. همچنین وجود متخصصانی با توانایی بررسی بازخوردهای تبلیغات آنلاین و بهبود ROI در تیم تبلیغات آنلاین آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، مسئله مهمی است.
ROI واژهای بر گرفته از عبارت Return on investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه است. در واقع یک تیم متخصص در تبلیغات آنلاین باید بتواند تا حد ممکن استراتژیهای تبلیغات آنلاین را برای مشتریان خود بهینه کرده؛ تا مشتریان به بیشترین ROI ممکن از تبلیغات آنلاین برسند.
در نهایت فراموش نکنید که تبلیغات آنلاین تنها مختص به گوگل نیست. بخصوص در فضای وب فارسی این مسئله کمی پررنگتر است و رسانههای متنوع برای تبلیغات آنلاین در دسترس شما قرار دارد.
در نهایت از آخرین وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ باید به بازاریابی شبکههای اجتماعی اشاره کرد. این روزها افراد جامعه زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانند و در نتیجه این شبکهها، زمینی حاصلخیز برای رویاندن مشتریان وفادار برای شمایند.
متخصصان بازاریابی در شبکههای اجتماعی باید تسلط کافی بر شبکههای اجتماعی پرطرفردار داشته باشند. این افراد همچنین باید شناخت خوبی از انواع رسانههای اجتماعی و کارکرد و ویژگیهای هریک از آنها برای کسب و کارهای مختلف داشته باشند.
متخصصان شبکههای اجتماعی باید به خوبی بتوانند با کاربران این رسانهها ارتباط برقرار کنند و فضای رسانهای مثبتی را برای کسب و کار شما فراهم آورند.
همچنین آشنایی با روشها و اصول افزایش طرفداران (follower) در شبکههای اجتماعی مختلف، یکی از تخصصهایی است که باید توسط آژانس بازاریابی دیجیتال شما به اثبات رسیده باشد.
در نهایت امیدوارم توانسته باشم تا حدودی وظایف آژانس دیجیتال مارکتینگ را تعریف کنم؛ و این مقاله راهنمای خوبی برای انتخاب یک آژانس دیجیتال مارکتینگ خوب باشد.
اگر هنوز آژانسی را نیافته اید که همه این خدمات بسیار مهم را به برای شما فراهم آورد چندان وقت خود را هدر ندهید و با نوین مارکتینگتماس بگیرید.
همچنین خوشحال میشوم تجربه شما را از همکاری با آژانسهای دیجیتال مارکتینگ و برونسپاری فعالیتهای دیجیتال بدانم.